نام کتاب : دانشنامه امام علی علیه السلام نویسنده : جمعی از نویسندگان جلد : 1 صفحه : 234
بت شکنی در طائف
طائف سرزمین حاصل خیزی است که در دوازده فرسخی جنوب شرقی مکّه قرار گرفته است، فراریان دشمن در جنگ حُنین برای رهایی از ضربات خُرد کننده سپاه اسلام، به سوی طائف گریختند. و داخل قلعه مستحکم طائف شده، آن را سنگر خود قرار دادند و در کمین مسلمین قرار گرفتند. رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم به سوی طائف حرکت کرد و چند روز (همراه سپاه اسلام) قلعههای طائف را در محاصره خود در آوردند. در این ایام، پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم علی علیه السلام را با جمعی از سواران، به سوی بخشی از طائف فرستاد و دستور داد که: به هَر بُت که دست یافتند، آن را بشکنند. امیرمؤمنان علی علیه السلام همراه جمعی روانه آن بخش از طائف شدند، در مسیر به جمعیت زیادی از سواران قبیله «خثعم» برخورد کردند. مردی از آنها به نام «شهاب» در تاریکی آخر شب، از لشگر دشمن بیرون آمد و به میدان تاخت و مبارز طلبید. امیرالمؤمنین علیه السلام به سوی او رفت، در حالی که چنین رَجَز میخواند: اِنَّ عَلی کُلِّ رَئیسٍ حَقّاً اَنْ یرْوِی الصَّعْدَةَ اَوْ تَدَقَّا «به راستی که برعهده هر رئیسی، حقّی است، که نیزهاش را از خون دشمن سیراب کند، یا نیزههای دشمن کوبیده گردد.» سپس به شهاب حمله کرد و با یک ضربت او را کُشت، پس از آن، با گروه همراه حرکت کرده و بُتها را شکستند، سپس به خدمت رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم بازگشتند، که رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم در آن وقت سرگرم محاصره طائف بود. پیامبر
خدا صلی الله علیه وآله وسلم وقتی علی علیه السلام را دید تکبیر فتح گفت و
دست علی را گرفت و به کناری کشید و مدّتی طولانی با همدیگر خصوصی صحبت
کردند. روایت شده خلیفه دوّم وقتی که این منظره را دید، به حضور پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم آمد و گفت: «آیا تنها با علی راز میگوئی و از دیگران چشم میپوشی؟» پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم فرمود: یا عُمَر ما اَنَا اِنْتَجَیتُهُ وَ لکِنَّ اللَّهَ اِنْتَجاهُ (ای عُمر، من با او آهسته صحبت نمیگویم، بلکه خداوند با او آهسته سخن میگوید.) یعنی رازگوئی من با امام علی علیه السلام به فرمان خداست. سپس نافع بن غیلان (یکی از دلاوران دشمن) همراه گروهی از قبیله ثقیف از قلعه طائف بیرون آمدند، امیرالمؤمنین
علیه السلام در دامنه «وج» (روستائی نزدیک طائف) با آنها برخورد کرد، نافع
را کشت و با کشته شدن او، مشرکین همراه او گریختند که با این پیش آمد ترس و
وحشت سختی بر دل دشمنان افکنده شد، به طوری که جمعی از مشرکین از قلعه
طائف بیرون آمده و به حضور رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم رسیدند و قبول
اسلام کردند، و به دنبال آن قلعه طائف به دست مسلمین فتح گردید و طائف بیش از ده روز در محاصره پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم و همراهان بود. چنان
که ملاحظه میکنید در این جنگ نیز، خداوند علی علیه السلام را به
ویژگیهائی اختصاص داد که هیچ کس دارای آن نبود و پیروزی به دست آن حضرت
انجام گرفت، و در جریان رازگوئی، پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم رازگوئی
با علی علیه السلام را به خدا نسبت داد و این خود بیانگر اوج عظمت مقام او
در پیشگاه ذات اقدس حقّ است. [1] .
پی نوشت ها: (1) نگاهی به زندگانی دوازده امامعلیهم السلام، نوشته: علاّمه حلّی، ترجمه: محمّدی اشتهاردی.
نام کتاب : دانشنامه امام علی علیه السلام نویسنده : جمعی از نویسندگان جلد : 1 صفحه : 234