responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دانشنامه امام علی علیه السلام نویسنده : جمعی از نویسندگان    جلد : 1  صفحه : 23
آزادی مردم مدینه در بیعت

پس از قتل خلیفه سوم، طلحه گفت:
ای ابوالحسن، تو بدین کار سزاوارتری و خلافت امّت، حق تو است به حکم سوابق زیبا و فضائل بسیاری که تو داری و شرافت خویشاوندی که با رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم داری.
امیرالمؤمنین علی علیه السلام فرمود:
به آن می‌اندیشم که اگر این کار را قبول کنم و حکومتم آغاز شود، از جانب تو مخالفت ظاهر می‌شود.
طلحه گفت:هرگز! ای ابوالحسن.
امیرالمؤمنین علی علیه السلام فرمود:
آیا بر عهدی که کردی و خدای را بر خویش گواه گرفتی، ثابت می‌مانی؟
طلحه گفت:
عهدی که با خدا کردم، هرگز از آن عدول نخواهم کرد.
امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود:
برخیز و با ما بیا تا به نزد زبیر برویم.
طلحه گفت: فرمانبردارم.
با هم نزد زبیر آمدند.
امیرالمؤمنین علیه السلام همان کلمات که با طلحه گفته بود با زبیر گفت.
زبیر نیز جواب بر این منوال داد که طلحه داده بود و با امیرالمؤمنین عهد و پیمان بست که هرگز برخلاف آن عمل نکند.
آنگاه طلحه و زبیر بر این موضوع با امیرالمؤمنین عهد کردند و مهاجر و انصار و تمامی مردم مدینه در کار خلافت به امیرالمؤمنین علی علیه السلام رضایت دادند.
سپس به مسجد مدینه آمدند،
پس جماعتی از مهاجر و انصار، مثل: ابوالهیثم بن التیهان، رفاعة بن رافع، مالک بن عجلان، أبو أیوب خالد بن زید، خزیمة بن ثابت، و سایرین با اشتیاق گفتند:
ای مردمان، می‌دانید که عثمان با شما چگونه زندگانی می‌کرد و اکنون آن گذشت. فضیلت و کرامت و قربت و قرابت علی بن ابیطالب علیه السلام از آفتاب ظاهرتر است و انواع علوم و محاسن اخلاق که ذات شریف او حاوی آن است، از شرح و بیان مستغنی است و اگر به صلاح کار خلافت کسی را فاضل تر، و پرهیزگارتر و خداترس تر از علی علیه السلام می‌دانستیم، شما را به او راهنمائی می‌کردیم و لیکن امروز در همه روی زمین این خصال خیر را هیچ کس جامع تر از او نمی‌بینم. حال چه می‌گوئید؟و چه می‌اندیشید؟
تمام مردم مدینه گفتند:
ما به خلافت علی علیه السلام راضی هستیم و او را مطیع و فرمان برداریم.
امیرالمؤمنین علی علیه السلام فرمود:
مردم! آیا بدون اجبارو اکراه با خشنودی کامل این سخنان را مطرح می‌کنید؟
همه گفتند: حقّ تو را بر خویشتن به امر خدای تعالی واجب می‌دانیم.
علی علیه السلام فرمود:
امروز باز گردید و در این کار اندیشه کنید و فردا باز آیید تا بر آن جمله که رأی شما قرار گرفته باشد تحقّق پذیرد.
فردای آن روز دوباره مسجد پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم پُر از جمعیت شد، و همه از هرگوشه و کنار فریاد می‌زدند که:
ما تنها با علی علیه السلام بیعت می‌کنیم،
طلحه از یک سو، و زبیر از سوی دیگر بپاخاستند، سخنرانی کردند و مردم را برای بیعت با حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام شوراندند، و در پیشاپیش مردم به سوی امام علی علیه السلام هجوم می‌آوردند.
حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام تا سه روز برای اتمام حجّت صبر کرد و آنگاه پاسخ مثبت به مردم مدینه داد که شور و نشاط همه شهر را فرا گرفت و مردم آزادانه با عشق و شور بیعت کردند. [1] .


پی نوشت ها:
(1) نهج‌البلاغه المعجم المفهرس، خطبه 2: 229.

نام کتاب : دانشنامه امام علی علیه السلام نویسنده : جمعی از نویسندگان    جلد : 1  صفحه : 23
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست