نام کتاب : دانشنامه امام علی علیه السلام نویسنده : جمعی از نویسندگان جلد : 1 صفحه : 186
برخورد همانند و عکس العمل
برای تربیت افراد، همیشه نصیحت و اندرز کار ساز نیست، گاهی باید شخص بی
تربیت یا زورگو را در شرائطی قرار داد که واقعیّتها را درک کرده، تلخی
زشتی ها را لمس کند. مرد قد بلند شوخی در مدینه بود. روزی وارد مسجد شد، و امام علی علیه السلام را دید که مشغول نماز است، چون
اندام امام متوسّط و معتدل بود، نعلین امام علی علیه السلام را گرفت و بر
بالای طاق ستون مسجد گذاشت، که امام علی علیه السلام نتواند بردارد، تا
مجبور شود از او خواهشی نماید، و از این عمل خود خشنود بود و میخندید. پس
از نماز، امام علی علیه السلام پاسخ مناسب به او داد، صبر کرد، وقتی که آن
شخص برای تشهّد بر زمین نشست، دامن پیراهن او را جمع کرد و ستون مسجد را
با قدرت شگفت انگیز خود مقداری بلند کرده و بر روی پیراهن مرد شوخ طبع
گذاشت، که نه او قدرت بلند کردن ستون را داشت و نه دیگران. وقتی نماز آن مرد تمام شد، دید که کاری از او ساخته نیست ناچار به التماس افتاد، و اضطراب پیدا کرده بود که لباسهای قیمتی او نابود میشود، حال امام و دیگران به او نگاه میکردند و میخندیدند. وقتی فراوان التماس کرد، امام علی علیه السلام فرمود: به شرطی پیراهن تو را آزاد میکنم که قول بدهی دیگر نسبت به مردم از اینگونه شوخیها نکنی!! آن مرد سوگند یاد کرد که دیگر اینگونه رفتارهای زشت را تکرار نکند. و امام علی علیه السلام دامن پیراهن او را آزاد کرد. [1] .