نام کتاب : دانشنامه امام علی علیه السلام نویسنده : جمعی از نویسندگان جلد : 1 صفحه : 1735
وزن زنجیر
غلامی زنجیر به پا از کنار دو مرد عبور میکرد، آن دو نفر در مقدار وزن
زنجیر با هم شرطبندی کردند، یکی از آنان گفت: اگر وزن زنجیر فلان مقدار
نباشد همسر من سه طلاقه است، دیگری گفت: اگر حدس تو درست باشد زن من سه
طلاقه است، پس هر دو برخاسته و به همراه غلام نزد مولایش رفته به مولای
غلام گفتند: زنجیر را باز کن تا آن را وزن نمائیم. مولای غلام هم گفت: زنم
طلاق است اگر بخواهم زنجیر را باز کنم، همگی نزد عمر رفتند و مشکل را نزد
او مطرح کرده از او چارهجویی نمودند.عمر گفت: سوگند مولایش بر دو سوگند
دیگر مقدم است. و آنگاه گفت: بیائید با هم به نزد علی بن ابیطالب برویم
شاید او برای حل این مشکل تدبیری بیندیشد، پس به نزد آن حضرت رفته جریان را
عرضه داشتند. امیرالمومنین علیهالسلام فرمود: چقدر پاسخش آسان است و
سپس دستور داد ظرف بزرگی آوردند و زنجیر را با نخی به پای غلام بستند و سپس
پای غلام را با زنجیر در میان ظرف گذاشتند بر آن آب ریختند تا این که ظرف
پر از آب شد، پس از آن فرمود: زنجیر را بالا ببرید، زنجیر را بالا بردند تا
حدی که از آب بیرون شد و در این هنگام، آب قدری پائین رفت و آنگاه فرمود:
پاره آهن در آب بریزند تا به جای سابقش برگردد، چون دستور انجام گرفت
فرمود: حالا پارههای آهن را وزن کنید، هر چه شد همان وزن زنجیر است. [1] .
پی نوشت ها: (1)
من لا یحضر، کتاب القضاء، باب الحیل فی الاحکام، حدیث 2. شیخ صدوق (ره) در
فقیه پس از نقل این خبر میگوید: این تدبیر امیرالمومنین (ع) تنها بدان
جهت بوده که مردم را از احکام کسانی که طلاق را با سوگند روا میدارند نجات
بخشد. محمدتقی شوشتری
نام کتاب : دانشنامه امام علی علیه السلام نویسنده : جمعی از نویسندگان جلد : 1 صفحه : 1735