نام کتاب : دانشنامه امام علی علیه السلام نویسنده : جمعی از نویسندگان جلد : 1 صفحه : 1625
نکوهش کوفیان
حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام با اطّلاع دقیقی که از روانشناسی حاکم بر کوفیان در اختیار داشت، خطاب به آنان فرمود: أَیهَا
النَّاسُ، الُْمجْتَمِعَةُ أَبْدانُهُمْ، الُْمخْتَلِفَةُ أَهْوَاؤهُمْ،
کَلامُکُم یوهِی الصُّمَّ الصِّلابِ، وَ فِعْلُکُمْ یطْمِعُ فِیکُمُ
الأَعْدَاءِ! تَقُولونَ فی المجالِسِ: کَیتَ وَ کَیتَ، فَإذَا جَاءَ الْقِتَالُ قُلْتُمْ: حِیدِی حَیاد! مَا
عَزَّتْ دَعْوَةُ مَنْ دَعَاکُمْ، وَلا اسْتَرَاحَ قَلْبُ مَنْ قَاسَکُمْ،
أعالیلُ بِأَضالِیلَ، وَسَأَلُْتمُونی التَّطْوِیلَ، دِفَاعَ ذِی الدَّینِ
المطولِ. لا یمْنَعُ الضَّیمَ الذَّلِیلُ! وَلا یدْرِکُ الْحَقُّ إلاّ
بِالْجِدِّ! أَی دار بَعْدَ دَارِ کُمْ تَمْنَعُونَ، وَمَعَ أَی إمَامٍ
بَعْدِی تُقَاتِلُونَ؟ الْمَغْرُورُ وَاللّهِ من غَرَرْتُمُوهُ، وَمَنْ
فَازَ بِکُمْ فَقَدْ فَازَ - واللّهِ - بِالسَّهْمِ الأَخْیبِ، و من رَمَی
بِکُمْ فَقَدْ رَمَی بِأفْوَقَ نَاصِلٍ. أَصْبَحْتُ وَاللّهِ لا
أُصَدِّقُ قولکُمْ، وَ لا أَطْمَعُ فِی نَصْرِکُمْ، وَ لا أُوعِدُ
الْعَدُوَّ بِکُمْ. مَا بَالُکُمْ؟ مَا دواؤکُمْ؟ مَا طِبُّکُمْ؟ الْقَوْمُ
رِجَالٌ أَمْثَالُکُمْ. أَقَوْلاً بِغَیرِ عِلْمٍ! وَ غَفْلَةً من غَیرِ
وَرَعٍ! وَ طَمَعاً فی غَیرِ حَقٍّ!؟ [1] . (ای مردمی که بدنهایتان جمع و افکار و خواستههای شما پراکندهاست! سخنان شما سنگهای سخت را درهم میشکند، ولی اعمال سست شما دشمنانتان را به طمع میاندازد در جلسات خصوصی ادّعاها دارید، اما به هنگام جنگ میگوئید ای جنگ! از ما دور شو! آنکس که شما را بخواند فریاد او به جائینمیرسد، و کسی که شما را رها کند قلب او از آزار شما در أمان نخواهد بود. به
عذرهای گمراه کنندهای متشبث میشوید همچون بدهکاری که (با عذرهای نابجا)
از اداء دین خود سرباز میزند (بدانید) افراد ضعیف و ناتوان هرگز
نمیتوانند ظلم را از خود دورکنند، و حق جز با تلاش و کوشش به دست نمیآید. شما
که از خانه خود دفاع نمیکنید چگونه میتوانید از خانه دیگران دفاع کنید؟ و
با کدامپیشوا و امام پس از من، به مبارزه خواهید رفت؟ به خدا سوگند
فریبخورده واقعی آن کس است که به گفتار شما مغرور شود! و اگر پیروزی به
وسیله شما به دست آید پیروزی بیاثری است همانندکسی که در قرعه، برگ
نابرندهای نصیب او شود! و کسی که بخواهدبه وسیله شما تیراندازی کند همچون
کسی است که با تیرهای بیپیکانتیرانداخته است! سوگند به خدا! به آنجا
رسیدهام که گفتارتان را تصدیق نمیکنم و بهیاری شما امید ندارم و دشمنان
را به وسیله شما تهدید نمیکنم! چه دردی دارید؟ دوای شما چیست؟ طب شما کدام
است؟ آنها هم مردانی همچون شما هستند! (چرا آنها این همه پایدارند و
شمااین قدر سست؟!) آیا سزاوار است بگوئید و عمل نکنید؟ وفراموشکاری، بدون
ورع داشته باشید (یعنی رها کردن چیزی نه بخاطرزهد) و امید در غیر حق
بورزید؟)