نام کتاب : دانشنامه امام علی علیه السلام نویسنده : جمعی از نویسندگان جلد : 1 صفحه : 1601
ماجرای مشک عسل
پس از شهادت علی علیهالسلام برادرش عقیل وارد دربار معاویه شد، معاویه
از عقیل داستان آهن گداخته را پرسید، عقیل از یادآوری برادری مانند علی
علیهالسلام قطرههای اشک از دیده فرو ریخت، سپس گفت: معاویه! نخست داستان دیگری از برادرم علی نقل میکنم، آنگاه از آنچه پرسیدی سخن میگویم. روزی
مهمانی به امام حسین علیهالسلام وارد شد، حضرت برای پذیرایی او یک درهم
وام گرفت، چون خورشتی نداشت از خادمشان، قنبر، خواست یکی از مشکهای عسل را
که از یمن آورده بودند باز کند، قنبر اطاعت کرد، حسین علیهالسلام یک ظرف
عسل از آن برداشت و مهمانش را با نان و عسل پذیرایی نمود. هنگامی که علی علیهالسلام خواست عسل را میان مسلمانان تقسیم کند، دید دهانه مشک باز شده است. فرمود: قنبر! دهانه این مشک عسل باز شده و به آن دست خورده است. قنبر عرض کرد: بلی، درست است. سپس جریان حسین علیهالسلام را بیان نمود. امام سخت خشمگین شد، دستور داد حسین را آوردند، شلاق را بلند کرد او را بزند حسین علیهالسلام عرض کرد: به
حق عمویم جعفر از من بگذر- هرگاه امام را به حق برادرش جعفر طیار قسم می
دادند غضبش فرو مینشست- امام آرام گرفت و فرزندش حسین را بخشید. سپس فرمود: چرا پیش از آن که عسل میان مسلمانان تقسیم گردد به آن دست زدی؟ عرض کرد: پدر جان! ما در آن سهمی داریم، من به عنوان قرض برداشتم وقتی که سهم ما را دادید قرضم را ادا میکنم. حضرت فرمود: فرزندم! اگر چه تو هم سهمی در آن داری ولی نباید قبل از آنکه حق مسلمانان داده شود از آن برداری. آنگاه فرمود: اگر ندیده بودم پیغمبر خدا دندانهای پیشین تو را میبوسید به خاطر پیش دستی از مسلمانان تو را کتک زده، شکنجه میکردم. پس از آن یک درهم به قنبر داد تا با آن از بهترین عسل خریده به جای آن بگذارد. عقیل میگوید: گو
این که دست علی را میبینم دهانه مشک عسل را باز کرده و قنبر عسل خریداری
شده را در آن میریزد. سپس دهانه مشک را جمع کرد و بست و با حال گریه عرض
کرد: «اللهم اغفر لحسین فانه لم یعلم»: بار خدایا! حسین را ببخش و از تقصیرات وی درگذر که توجه نداشت. [1] . معاویه گفت: سخن از فضایل شخصی گفتی که کسی توان انکار آن را ندارد. خداوند رحمت کند ابوالحسن را، حقا بر گذشتگان سبقت گرفت و آیندگان نیز ناتوانند مانند او عمل کنند. اکنون داستان آهن گداخته را بگو! [2] .
پی نوشت ها: (1) بحار: ج 42 ص117 این قضیه پیش از مقام امامت امام حسین بوده و در، ج 41 ص112 به امام حسن نسبت داده شده است. (2) بحار: ج 42 ص_117 نقل از داستانهای بحارالانوار، ج 4 ص53.
نام کتاب : دانشنامه امام علی علیه السلام نویسنده : جمعی از نویسندگان جلد : 1 صفحه : 1601