نام کتاب : دانشنامه امام علی علیه السلام نویسنده : جمعی از نویسندگان جلد : 1 صفحه : 1583
میوه ولایتی
اعمش که یکی از مفسران و محدثین است روایت کرده است که در مسافرت به
عربی رسیدم که چشمش کور شده بود. در این حال، در بیابان نشسته بود و دستش
را به طرف آسمان گرفته بود و دعا میکرد: که خداوندا بحق آن قبّهای که
دامنهاش خیلی وسیع است و بحق بارگاهی که میوههایش بسیار شیرین است چشم
مرا به من بازگردان. جلو رفتم و گفتم: ای اعرابی چه میگویی؟ قبّه و
بارگاه چیست؟ و میوه کدام است؟ گفت: منظورم از قبّه حضرت محمد (ص) و بارگاه
حضرت زهرا (علی(ع)هاالسلام) و میوهها حضرت امام حسن و امام حسین
(علی(ع)هماالسلام) است. گریهام گرفت، دو درهم از مخارج مسافرتم را به
او دادم و به راه افتادم. مدتی گذشت مسافرتم به پایان رسید و از همان راه
برگشتم. دیدم آن مرد بیناییاش را بدست آورده است. احوالش را پرسیدم. و از
او خواستم که چگونگی شفا یافتن خود را برایم تعریف کند. گفت: آل محمد
(ص) مرا شفا دادند. روزی در همین جا تنها نشسته بودم و ناله میکردم که
ناگهان ندایی از غیب آمد اگر در دوستی علی(ع)صادق هستی چشمان خود را ببند و
باز کن. چشمانم را بستم و پس از لحظهای باز کردم، دیدم جهان روشن است و
همه جا را میتوانم ببینم. هر چه نگاه کردم گوینده صدا را ندیدم. گفتم: ای
کسی که به داد من رسیدی ترا به خدا قسمت میدهم که خودت را معرفی کن. ندایی آمد که من خضر نبی هستم. بدان که دوستی علی(ع)در دنیا و آخرت انسان را نجات میدهد. بجلال و قدر خدا قسم نروم ز کوی تو یا علی(ع) که حیات هستی من بود بامید روی تو یا علی(ع) چو روان من رود از بدن نرود به سیر گل و چمن که فتاد طایر جان من بکمند موی تو یا علی(ع) من اگر بروی تو مایلم شده نقد عشق تو حاصلم بخدا که زنده شود دلم شنود چه بوی تو یا علی(ع) تو مه سپهر ولایتی مه آسمان ز تو آیتی چه شود اگر که اقامتی بکنم بکوی تو یا علی(ع) علی(ع) ای حقیقت عارفان تو مشو زدیده ما نهان که روان خسته عاشقان بگرفته خوی تو یا علی(ع) همه شب بخلوت و در خفا بنشینم کنم التجا که عیان بدیده شود خدا ز رُخ نکوی تو یا علی(ع) منبع : کرامات العلویه، علی(ع) میر خلف زاده، نشر مهدی یار
نام کتاب : دانشنامه امام علی علیه السلام نویسنده : جمعی از نویسندگان جلد : 1 صفحه : 1583