نام کتاب : دانشنامه امام علی علیه السلام نویسنده : جمعی از نویسندگان جلد : 1 صفحه : 1258
عزل و دلجویی از فرماندهان معزول
توجّه به روش عزل و نصب فرماندهان، از دیدگاه امام علی علیه السلام
بسیار ارزشمند است، زیرا آن اَبَرمَرد تاریخ دقیقاً به روانشناسی افراد، و
روانشناسی اجتماعی در عزل و نصبها توجّه داشت که: نصب افراد مسئله ساز نباشد. و عزل فرمانده یا فرماندهان، باعث تحوّلات ناخواسته نگردد، و شخصیت یک فرمانده معزول حفظ شود. و جامعه و افراد تحت امر بدانند که: «هر کسی را بهر کاری ساختند، نه فرمانده منصوب باید دچار غرور گردد، و نه فرمانده معزول باید درهم شکسته شود، و به آبرو و حیثیت او لطمه وارد شود.» حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام در گذشته، عمر بن أبی سلمه مخزومی را فرمانده نیروهای بحرین قرار داد. پس از مدّتی او را عزل و نُعمان بن عجلان زرقی را به جای او فرستاد. امّا توسّط نامهای با دلجوئی حساب شده، وجود او را پر از مهر و محبّت فرمود، و از کار و گذشتهاش تعریف کرد که سرخورده نگردد. در نامه عمر بن أبی سلمه نوشت: أَمَّا
بَعْدُ، فَإِنِّی قَدْ وَلَّیتُ نُعْمَانَ بْنَ عَجْلَانَ الزُّرَقِی
عَلَی الْبَحْرَینِ، وَنَزَعْتُ یدَکَ بِلَا ذَمٍّ لَکَ، وَلَا تَثْرِیبٍ
عَلَیکَ؛ فَلَقَدْ أَحْسَنْتَ الْوِلَایةَ، وَأَدَّیتَ الْأَمَانَةَ،
فَأَقْبِلْ غَیرَ ظَنِینٍ، وَلَا مَلُومٍ، وَلَا مُتَّهَمٍ، وَلَا
مَأْثُومٍ، فَلَقَدْ أَرَدْتُ الْمَسِیرَ إِلَی ظَلَمَةِ أَهْلِ الشَّامِ،
وَأَحْبَبْتُ أَنْ تَشْهَدَ مَعِی، فَإِنَّکَ مِمَّنْ أَسْتَظْهِرُ بِهِ
عَلَی جِهَادِ الْعَدُوِّ، وَإِقَامَةِ عَمُودِ الدِّینِ، إِنْ شَاءَ
اللَّهُ. (امّا بعد! من «نعمان ابن عجلان زرقی» را فرماندار «بحرین» قرار دادم؛ و اختیار تو را از فرمانداری آنجا برگرفتم؛ بدون
اینکه این کار برای تو مذمّت و یا ملامت در برداشته باشد، چرا که تو
زمامداری را به نیکی انجام دادی و حق امانت را اداء نمودی، بنابراین به سوی
ما حرکت کن بیآنکه مورد سوء ظنّ یا ملامت؛ یا متّهم و یا گناهکار
باشی! زیرا من تصمیم گرفتهام به سوی ستمگران اهل شام حرکت کنم، و دوست
دارم تو با من باشی، چرا که تو از کسانی هستی که من در جهاد با دشمن و برپا
داشتن ستونهای دین از آنها استعانت میجویم انشاءاللَّه). [1] . امام نسبت به کشور پهناور مصر صلاح دیدند که محمد بن ابی بکر را عزل و مالک اشتر را به جای او نصب فرمایند، این انتخاب در آن شرائط حسّاس بر محمد بن ابی بکر گران آمد، و ناراحت شد، امام علی علیه السلام طی نامهای از او دلجوئی کرد و نوشت: أَمَّا
بَعْدُ، فَقَدْ بَلَغَنِی مَوْجِدَتُکَ مِنْ تَسْرِیحِ الْأَشْتَرِ إِلَی
عَمَلِکَ، وَإِنِّی لَمْ أَفْعَلْ ذلِکَ اسْتِنْبَاءً لَکَ فِی الْجَهْدِ،
وَلَا ازْدِیاداً لَکَ فِی الْجِدِّ؛ وَلَوْ نَزَعْتُ مَا تَحْتَ یدِکَ
مِنْ سُلْطَانِکَ، لَوَلَّیتُکَ مَا هُوَ أَیسَرُ عَلَیکَ مَؤُونَةً،
وَأَعْجَبُ إِلَیکَ وِلَایةً. إِنَّ الرَّجُلَ الَّذِی کُنْتُ
وَلَّیتُهُ أَمْرَ مِصْرَ کَانَ رَجُلاً لَنَا نَاصِحاً، وَعَلَی
عَدُوِّنَا شَدِیداً نَاقِماً، فَرَحِمَهُ اللَّهُ! فَلَقَدِ اسْتَکْمَلَ
أَیامَهُ (امّا بعد از ستایش خداوند! به من خبر رسیده که از فرستادن
«اشتر» به سوی فرمانداریتناراحت شدهای، ولی این کار را من نه به این جهت
انجام دادم که تودر تلاش و کوششت کندی ورزیدهای، و یا برای این باشد که
جدّیتبیشتری بخرج دهی، اگر آنچه در اختیارت قرار دارد از تو گرفتم تو
راوالی جائی قرار دادم که هزینه آن بر تو آسانتر و حکومت آن برایت؛ جالبتر
است. آن مردی که من او را فرماندار «مصر» کرده بودم، مردی بود که
نسبتبما ناصح و خیرخواه، و نسبت به دشمنانمان سختگیر و درهم کوبندهبود
خدای او را رحمت کند که ایام زندگی خود را کامل کرد، عمر را به پایان برد)
[2] .
پی نوشت ها: (1) نامه 42 نهجالبلاغه معجمالمفهرس محمد دشتی. (2) نامه 34 نهجالبلاغه معجمالمفهرس محمد دشتی.
نام کتاب : دانشنامه امام علی علیه السلام نویسنده : جمعی از نویسندگان جلد : 1 صفحه : 1258