نام کتاب : دانشنامه امام علی علیه السلام نویسنده : جمعی از نویسندگان جلد : 1 صفحه : 110
اطلاع از رفتار منافقانه ابوموسی اشعری
امام علی علیه السلام به وسیله نیروهای اطّلاعاتی و چشمهای بازی که در
کوفه داشت، از تمام تحوّلات سیاسی و امور جاری کوفه با خبر بود و از
مخالفتها و حرکتهای منافقانه «ابوموسی اشعری» آگاهی داشت که در آستانه
جنگ جمل برای خاتمه دادن به حرکات موذیانه فرماندار کوفه خطاب به او چنین
نوشت: مِنْ عَبْدِ اللَّهِ عَلِی أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ إِلَی عَبْدِ
اللَّهِ بْنِ قَیسٍ. أَمَّا بَعْدُ، فَقَدْ بَلَغَنِی عَنْکَ قَوْلٌ هُوَ
لَکَ وَعَلَیکَ، فَإِذَا قَدِمَ رَسُولِی عَلَیکَ فَارْفَعْ ذَیلَکَ،
وَاشْدُدْ مِئْزَرَکَ، وَاخْرُجْ مِنْ جُحْرِکَ وَانْدُبْ مَنْ مَعَکَ. فَإِنْ
حَقَّقْتَ فَانْفُذْ، وَإِنْ تَفَشَّلْتَ فَابْعُدْ! وَایمُ اللَّهِ
لَتُؤْتَینَّ مِنْ حَیثُ أَنْتَ، وَلَا تُتْرَکَ حَتَّی یخْلَطَ زُبْدُکَ
بُخَاثِرِکَ، وَذَائِبُکَ بِجَامِدِکَ، وَحَتَّی تُعْجَلَ عَنْ قِعْدَتِکَ،
وَتَحْذَرَ مِنْ أَمَامِکَ کَحَذَرِکَ مِنْ خَلْفِکَ، وَمَا هِی
بِالْهُوَینَی الَّتِی تَرْجُو، وَلکِنَّهَا الدَّاهِیةُ الْکُبْرَی،
یرْکَبُ جَمَلُهَا، وَیذَلَّلُ صَعْبُهَا، وَیسَهَّلُ جَبَلُهَا. فَاعْقِلْ
عَقْلَکَ، وَامْلِکْ أَمْرَکَ، وَخُذْ نَصِیبَکَ وَحَظَّکَ. فَإِنْ
کَرِهْتَ فَتَنَحَّ إِلَی غَیرِ رَحْبٍ وَلَا فِی نَجَاةٍ، فَبِالْحَرِی
لَتُکْفَینَّ وَأَنْتَ نَائِمٌ، حَتَّی لَا یقَالَ: أَینَ فُلَانٌ؟ وَاللَّهِ إِنَّهُ لَحَقٌّ مَعَ مُحِقٍّ، وَمَا أُبَالِی مَا صَنَعَ الْمُلْحِدُونَ، وَالسَّلَامُ. [1] . از بنده خدا علی امیرمؤمنان به عبداللّه بن قیس (ابوموسی اشعری) پس
از ستایش پروردگار و درود! سخنی از تو بمن رسید که هم به سود،و هم به زیان
تو است، چون فرستاده من پیش تو آید، دامن همّت کمرزن، کمرت را برای جنگ
محکم ببند، و از سوراخ خود بیرون آی، ومردم را برای جنگ بسیج کن، اگر حق را
در من دیدی بپذیر، و اگر دودل ماندی کنارهگیر. به خدا سوگند هرجا که
باشی تو را بیاورند و به حال خویش رها نکنند، تا گوشت و استخوان و تر و
خشکت درهم ریزد، ودر کنار زدنت از حکومت شتاب کنند، چنانکه از پیش روی خود
همانگونه بترسی که از پشت سرت هراسناکی حوادث جاری کشور آنچنان آسان نیست
که تو فکر میکنی، بلکهحادثه بسیار بزرگی است که باید بر مرکبش سوار شد، و
سختیهای آن را هموار کرد، و پیمودن راههای سخت و کوهستانی آن را آسان
نمود. پس فکرت را بکارگیر، و مالک کار خویش باش، و سهم و بهرهات
رابردار، اگر همراهی با ما را خوش نداری کنارهگیر، بیآنکه مورد
ستایشقرار گیری یا رستگار شوی، که سزاوار است تو در خواب باشی و دیگران
مسئولیتهای تو را برآورند، و از تو نپرسند که کجا هستی؟ وبکجا رفتهای؟ به خدا سوگند! این راه حق است و به دست مرد حق انجام میگیرد، و باکی ندارم که خدانشناسان چه میکنند؟ با درود.