2- با وصفى كه مؤنّث آن تاء نداشته باشد همچون سكران اجتماع كنند چه
آنكه مؤنّث « سكران » سكرى است.
7- تركيب: تركيب بر چهار قسم است:
اسنادى، اضافى، وصفى، مزجى.
از بين اين چهار تا تنها تركيب مزجى موجب غير منصرف شدن اسم است
مشروط باينكه با علميّت جمع شود مانند كلمه « بعلبك » .
8- وزن فعل: اين سبب در صورتى اسم را غير منصرف مىكند كه يا از اوزان
مختص بفعل بوده يا در اوّل اسمى كه وزن فعل دارد حروف اتين در آمده باشد و همچنين
در سببيّت آن شرط است كه با علميّت اجتماع نمايد مانند شمر (نام اسبى است) و يا با
وصفى كه تاء تأنيث قبول نمىكند جمع شود همچون احمر (مرد سرخ روى).
9- صفت: مقصود از آن صفت اصلى است يعنى در ابتداء واضع آنرا بمنظور استعمال
در معناى وصفى وضع كرده باشد.
اين سبب در صورتى اسم را غير منصرف مىكند كه تاء تأنيث قبول نكند
بنابر اين كلمه « اربع » منصرف است.
تنبيه
تمام اسماء غير منصرف كه تنوين و جرّ نمىپذيرند در سه مورد جرّ را
قبول مىكنند.