كلّى عقلى گ ويند.
دليل بر وجود ماهيّت لا بشرط مقسمى
براى اثبات لا بشرط مقسمى دو برهان آوردهاند:
1- دليلى كه مشهور بآن تمسّك كرده و گ فتهاند كلّى طبيعى (لا بشرط
مقسمى) جزء فرد است و فرد قطعا در خارج موجود است پ س جزء آن نيز بايد در
خارج باشد زيرا جزء موجود موجود است.
2- دليلى كه مرحوم مصنّف در اينجا ذكر فرموده و آن اين است اقسام
لا بشرط مقسمى كه بشرط شيئ و بشرط لا باشند قطعا موجودند و بمقتضاى
اينكه قسم همان مقسم مىباشد باضافه قيد و شرطى فلذا حمل مقسم بر قسم از
باب حمل شايع است كه مناط آن اتّحاد موضوع و محمول به حسب وجود است
پ س وقتى قسم موجود شد مقسم هم بلحاظ اتّحادش با آن موجود مىشود و سپس
مىفرمايد دليل دوّم از برهان اوّل اولى و بهتر است بلكه در حاشيه فرموده اساسا
دليل اوّل باطل و ممنوع است زيرا جزء در خارج نيست پ س برهان جزء الموجود
موجود وافى باثبات مدّعى نيست بلكه مىتوان گ فت بين عنوان جزئيّت و عنوان
حمل كه در كلّى طبيعى معتبر است منافات مىباشد پ س چگ ونه مىتوان آنرا در
اين حمل ملاحظه كرد و سپس مىفرمايد:
و معذلك در كتاب از دليل خود به كلمه الصّواب تعبير نكرديم بلكه اولى
و سزاوارتر گ فتيم و اين تعبير بلحاظ اين است كه ميتوان دليل مشهور را توجيه نمود
و گ فت شايد مراد ايشان از جزء جزء تحليلى و عقلى باشد چ نان چ ه مفهوم نوع جزء
ماهيّت فرد و شخص است چ ه آنكه ماهيّت شخص همان مفهوم نوع است بانضمام
عوارض شخصيّه فلذا با اين توجيه مىتوان دليل ايشان را تصحيح نمود ولى
چ نان چ ه اشاره شد اين تكلّفى است كه داعى بر ارتكابش نيست و باين ملاحظه
دليل دوّم كه از تكلّف و مؤنه توجيه مستغنى است از دليل مشهور بهتر و اولى