چ ه مصلحتى در اينستكه حقتعالى از فيض وجود نسبت به عالم امساك
نموده و آنرا مورد افاضه بىنهايت خود قرار ندهد.
شرح فارسى:
توضيح
بين اهل اصطلاح و ارباب فنّ در علّت و مرجّح حدوث عالم اختلافست.
رأى كعبى
كعبى كه از قدماى متكلّمين است مرجّح را نفس وقت و زمان دانسته و
مىگويد:
عالم (ما سوى اللّه) چ ون زمانى است يعنى واقع در زمان مىباشد لا جرم
علّت حدوث همان زمان است و در مقام توضيح مرام ايشان مىتوان گ فت:
بلاشبهه نفس زمان جزء عالم است پ س ممكن و حادث است و مناط
حدوث و مرجّح آن نمىشود چ يز ديگرى باشد چ ون زمان نيز از جمله حوادث است
پ س لا بدّ مرجّح حدوثش ذات خود آن است و در نتيجه بايد گ فت مرجّح عالم چ ه
زمان و چ ه غير آن نفس زمان مىباشد.
نقد مصنّف بر كعبى
مرحوم مصنّف در مقام انتقاد از مقاله كعبى مىفرمايد:
مرجّح نفس وقت نيست زيرا مىتوانيم بگوئيم مرجّح نفس وقت براى
حدوث چ يست؟
اگر باز وقت و زمان باشد منجر به تسلسل مىشود و در غير اين صورت
مقصود و مطلوب ما حاصل مىگردد كه مرجّح نفس زمان نيست.
مؤلّف گ ويد:
طبق تقريرى كه مذهب كعبى را نموديم اين انتقاد بنظر تمام نمىرسد
زيرا همانطورى كه گ ذشت كعبى عالم را بلحاظ زمانى بودنش واقع در زمان