1- تمييز عبارت است از اسم نكرهاى كه ابهام را از ذات يا نسبت بر طرف
كند مانند: عندى احد عشر رجلا
2- تمييز رافع ابهام از ذات يا ابهام را از مقدار رفع كرده و يا از غير
مقدار:
مثال تمييز رافع ابهام از غير مقدار، مانند: هذا خاتم حديدا (اين است
انگشترى كه از جنس حديد مىباشد) و تمييز رافع ابهام از مقدار بر پنج قسم است زيرا
مقدار يا عدد است مانند: عندى عشرون رجلا يا كيل است مانند: قفيزان برّا يا وزن
است مثل: عندى منوان سمنا (نزد من است دو من روغن) يا مساحت است همچون: اشتريت
جريبين قطنا (دو جريب پنبه خريدم) و يا غير اينها است نظير: ما فى السماء قدر راحة
سحابا (در آسمان بقدر گودى كف دست ابر نيست).
3- مستثنا عبارت است از لفظى كه بعد از « الّا » و نظائر آن ذكر شده تا معلوم شود آنچه به ما قبل آن نسبت داده شده
به آن منتسب نيست مانند: جائنى القوم الّا زيدا
4- بطور كلى مستثنا بر دو قسم است: متصل مانند: جائنى القوم الّا زيدا و
منقطع نظير: ما جائنى القوم الّا حمارا
ادباء به ملاحظاتى براى مستثنا اقسامى را بيان كردهاند كه ذكر آن
خالى از فائده نيست:
1- مستثنا در كلام تام موجب (مقصود از تام آن است كه مستثنا منه در كلام
باشد و از موجب آن است كه حرف نفى يا نهى يا استفهام نداشته باشد) مانند: جائنى
القوم الّا زيدا
2- مستثناى متصل يعنى در كلام غير موجب مانند: ما جائنى القوم الّا زيد
3- مستثناى تام يعنى مستثنائى كه مستثنا منه آن در كلام باشد مانند
مثالهاى