ب: واو، عاطفه، وجدك، فعل و فاعل و مفعول اوّل، ضالّا، مفعول دوّم،
معطوف به « لم يجدك»، فاء، عاطفه، هدى، فعل و فاعل، معطوف به « وجدك » .
ج: واو، عاطفه، وجدك، فعل و فاعل، و مفعول اوّل، عائلا، مفعول دوّم،
معطوف به « لم يجدك»، فاء، عاطفه، اغنى، فعل و فاعل، معطوف به « وجدك » .
د: فاء، عاطفه، امّا، شرطيّه، اليتيم، مفعول مقدم براى « لا تقهر»، فاء، جوابيّه، لا
تقهر، فعل نهى فعل و فاعل و تقدير كلام: مهما يكن من شيى فلا تقهر اليتيم مىباشد،
و اين جمله معطوف است به « لم يجدك».
ه: واو، عاطفه، امّا، شرطيّه، السّائل، مفعول مقدّم براى « لا تنهر»، فاء، جوابيّه، لا
تنهر، فعل نهى، فعل و فاعل و تقدير كلام: مهما يكن من شيى فلا تنهر مىباشد و اين
جمله معطوف است به « امّا اليتيم ... » .
و: واو، عاطفه، امّا، شرطيّه، باء، حرف جارّ، نعمة، مجرور به باء،
متعلّق به « حدّث » .
مضاف، ربّ، مضاف اليه، مضاف، كاف، مضاف اليه، فاء، جوابيّه، حدّث،
فعل و فاعل و تقدير كلام: مهما يكن من شيى فحدث بنعمة ربك مىباشد و اين جمله
معطوف است به « امّا اليتيم ... » .
سؤالات و تمرينات ص (243 و 242)
1- تاء تأنيث ساكنه بر چه دلالت دارد؟ براى آن مثال بزنيد.
2- چه وقت واجب است تاء تأنيث حركت داده
شود و چه حركتى به آن داده و براى چه حركت مىگيرد؟