ندخلكم، فعل و فاعل و مفعول، معطوف به « نكفّر » لذا لفظا و محلّا مجزوم است، مدخلا، مفعول دوّم براى « ندخلكم » موصوف، كريما، صفت براى « مدخلا » .
ب: لو، حرف شرط، انزلنا، فعل و فاعل، فعل شرط، هذا، مفعول براى « انزلنا، القرآن، مشار اليه
براى « هذا » ، على جبل، جار و مجرور، متعلق به « انزلنا » ظرف لغو، لرأيته، فعل و فاعل و مفعول، جواب براى « لو » خاشعا، مفعول دوّم براى « لرأيته » متصدعا، حال است از مفعول اوّل « رأيته » ، من خشية، جار و مجرور، متعلق به « متصدعا » ، الله، مضاف اليه براى « خشية » ، واو، استينافيه، تلك، اسم اشاره، الامثال مشار اليهش، اسم اشاره
با مشار اليه مبتداء، نضربها، فعل و فاعل و مفعول، خبر، للنّاس، جار و مجرور،
متعلق به « نضرب » ظرف لغو، لعلّ، از حروف مشبهة بالفعل، هم، اسم
براى « لعلّ » ، يتفكرون، فعل و فاعل، خبر براى « لعلّ » و جمله « تلك الامثال الخ» محلّى از اعراب ندارد.
سؤالات و تمرينات ص (239 و 238)
1- «امّا»
شرطيّه در چه معنائى استعمال مىشود؟ براى آن مثال بزنيد
2- در جواب «امّا» واجب است چه چيز آورده شود؟ آنرا با مثال واضح و روشن كنيد
3- در امّا براى چه جمله شرط حذف مىشود؟
4- حكم جزئى كه بعد از «امّا» مىآيد چيست؟
5- كلّا براى چه وضع شده؟
6- چرا «كلّا» كه به معناى «حقّا» است مبنى مىشود؟
7- از آيات ذيل «امّا» و «كلّا» را استخراج كرده و معناى آن دو را ذكر
نمائيد
الف:
«هوالّذي أنزل عليك الكتاب منه آيات محكمات هنّ أمّ الكتاب و أخر
متشابهات فأمّا الّذين فى قلوبهم زيع فيتّبعون ما تشابه منه ابتغآء الفتنة و
ابتغآء تأويله ...» ( آل عمران: 3- 7)
ب: «أمّامن استغنى فأنت له تصدّى و ما عليك ألّا يزّكّى و أمّا من جائك
يسعى