ما، حرف نافيه، جاءنا، فعل و مفعول، من، زائده، بشير، فاعل براى « ما جاءنا» واو، عاطفه، لا،
زائده، نذير، معطوف به « بشير » .
و جمله
«ماجاءنا من بشير و لا نذير» محلّا منصوب است تا مفعول
باشد براى « تقولوا » .
ب: قال: فعل و فاعل، يا، حرف نداء، بنىّ، مناداى مضاف، منصوب، انّ،
از حروف مشبهة بالفعل، ياء، اسم براى « ان » ، ارى، فعل و فاعل، خبر براى « انّ » فى المنام، جار و مجرور متعلق به « ارى » ظرف لغو، انّ، به فتح همزه، از حروف مشبهة بالفعل، ياء، اسم براى « انّ » ، اذبحك، فعل و فاعل و مفعول، خبر براى « انّ » و جمله « انّى اذبحك» در تأويل مفرد، مفعول براى « ارى » و تقدير چنين است: انّى ارى فى المنام ذبحى ايّاك، فاء، عاطفه،
انظر، فعل و فاعل، ماذا يعنى « اىّ شيئ» مفعول مقدّم براى « ترى » و ترى، فعل و فاعل بوده و جمله « ماذا ترى» مفعول است براى « فانظر » و جمله « فانظر ماذا ترى» معطوف است به انّى ارى الخ بنابر اينكه عطف جمله
فعليه با اسميه و نيز عطف انشاء بر خبر جايز باشد.
قال: فعل و فاعل، يا، حرف نداء، ابة، مناداى مضاف در اصل « ابى » بوده است، افعل، فعل و فاعل، ما، موصوله، مفعول براى « افعل » تؤمر، فعل و نائب فاعل، صله و عائد براى « ما » ، سين، از حروف استقبال، تجدنى، فعل و فاعل و مفعول، ان، حرف شرط،
شاء الله، فعل و فاعل، فعل شرط و جواب شرط به قرينه « ستجدنى » محذوف است، من، حرف جارّ، الصابرين، مجرور به « من » متعلق به « ستجدنى » ظرف لغو.