وجود دارد، سپس در ذيل سوره فاتحة الكتاب در مقام شرح برخى از نكات
مىنويسد:
فاعل [يجد] عبد مىباشد و ضمير در [الاقبال عليه] بحقيق بحمد راجع
بوده و ضمير در [خاتمتها] به صفات راجعست و مقصود از خاتمه صفات [ مالك يوم الدّين ] است و ضمير در [انّه] به حقيق به حمد عود مىكند، سپس در دنبال
[مالك الامر كلّه الخ] مىگويد:
علّت اين افاده آنست كه [مالك] به [يوم الدين] اضافه شده و [يوم
الدين] مجرور به [فى] است كه حذف شده و بنحو اتّساع مالك به يوم اضافه گرديده
است و معناى آيه بملاحظه ظرفيّت چنين ميشود:
مالك در روز جزاء، پس مفعول [مالك] كه [الامر كلّه] باشد حذف شده
تا از قبل آن تعميم استفاده شود، و فاعل [يوجب] ضميرى استكه به محرّك راجعست و
ضمير مجرورى در [عليه] به حقيق به حمد عود ميكند و [باء] در [بتخصيصه] به
[خطاب] متعلّق است، در عرف گفته ميشود خاطبته بالدعاء، اين جمله را وقتى القاء
مىكنند كه خداوند را در حالى كه خود را مواجه حضرتش مىبينند در كمال خضوع و خشوع
مىگويند.
و معناى [غايت خضوع] همان عبادت است و عموم مهمّات و تمام حاجات از
حذف مفعول [نستعين] استفاده ميشود و تخصيص حضرتش به استعانت از تقديم مفعول
نستعين بر آن حاصل مىشود.
پس لطيفهاى كه اختصاص به التفات در اين سوره دارد اينستكه در اين
التفات تنبيه است براينكه بنده وقتى در قرائت اينسوره مشغول شد واجبست قرائتش
بنحوى باشد كه در نفس خويش اين محرّك و داعى را بيابد.