در نتيجه بايد گفت تقديم مسنداليه در اين موارد بر مسند مفيد عموم
بوده ولى تأخيرش چنين افادهاى را نمىكند.
وجه استفاده عموم از تقديمو انتقاد آن در صورت تأخير
علّت افاده عموم در فرض تقديم را اين دانستهاند كه بدين ترتيب ترجيح
تأكيد بر تأسيس منتفى مىگردد و چون تأسيس بر تأكيد ارجح مىباشد لاجرم تقديم
مسنداليه در مورد مزبور مستحسن بلكه احيانا لازم شمرده شده است.
و بعبارت روشنتر اگر در مورديكه مسنداليه مسوّر بلفظ [كلّ] بر مسند
منفى مقدّم شده افاده عموم نكند لازم ميآيد كه تأكيد را بر تأسيس ترجيح داده باشيم
در حاليكه حق عكس آن مىباشد يعنى تأسيس بر تأكيد مقدّم است.
مقصود از تأكيد و تأسيس
تأكيد آنست كه لفظ [كلّ] براى تقرير همان معنائى باشد كه قبل از
اتيان آن از كلام استفاده مىشد و تأسيس آنست كه لفظ مزبور مفيد معنائى باشد غير
از معناى قبل.
وجه تقديم تأسيس بر تأكيد
وجه تقديم تأسيس بر تأكيد آنستكه طبق تفسيريكه براى تأسيس شد در آن
افاده معناى جديد مىباشد ولى در تأكيد بمقتضاى آنچه