و سپس در ذيل [او لنحو ذلك‌] مى‌گويد:

مانند اظهار تعظيم يا تحقير مسنداليه يا امورى مشابه با اينها.

شرح فارسى:

توضيح‌

3- گاهى تقديم مسنداليه بمنظور تفأل زدن به خير است بجهت تعجيل در مسرّت و شادى چنانچه بعضى اوقات تقديم آن بلحاظ تطيّر و فال شوم زدن است بخاطر تعجيل و سرعت در بدحالى مثال اوّل چون سعد فى دارك كه بملاحظه نام ميمون و مبارك سعد تقديمش را بفال نيك گرفته و ميگويند چون ابتداء سخن بلفظ مبارك اثر آغاز شد اميد است كه در خانه حادثه خوش و مباركى واقع شود.

و مثال دوّم مانند السّفاح فى دار صديقك كه چون سفّاح بمعناى خون‌ريز است لاجرم ابتداء كلام باين نام را بفال بد گرفته و ابتداء به آن را علامت واقعه شومى پيش‌بينى مى‌كنند.

4- تقديم مسنداليه بخاطر اينست كه مخاطب توهّم كند محبوبيّت و مطلوب بودن مسنداليه تا جائيست كه از نظر زائل نشده و پيوسته ذكرش تازه و يادش گراميست.

5- تقديم بمنظور اينست كه مخاطب توهّم كند متكلّم از ذكر آن محظوظ و ملتذ مى‌باشد.

6- بجهت اظهار تعظيم چنانچه گويند: رجل عالم جاء الىّ.

7- بمنظور تحقير همچون: رجل جاهل عندى.

و نظير اينگونه موارد.