هستند فقط فرقشان اينست كه كلمه [فاء] دلالت بر تعقيب بدون تراخى
داشته و [ثمّ] بر تراخى دارد و [حتّى] دالّ است بر اينكه اجزاء قبل در ذهن از
اضعف به اقوى يا بالعكس ترتيب يافته است.
پس معناى تفصيل مسند در حتّى اينست كه ملاحظه مىشود اوّل مسند به
متبوع تعلّق گرفته و بعد به تابع از حيث اينكه تابع از اجزاء متبوع اقوى يا اضعف
مىباشد.
البته معلوم باشد همانطوريكه گفته شد قوّت و ضعف اجزاء صرفا به حسب
عالم ذهن است بدون اينكه در خارج چنين ترتيبى بين اجزاء شرط باشد.
شرح فارسى:
توضيح
و گاهى عطف بجهت اينست كه متكلّم درصدد تفهيم اينمطلب است كه مسند از
يكدام متعاطفين ابتداء و از ديگرى بعدا واقع شده و آنكه فعلش بعد صورت گرفته گاهى
با فاصله است و زمانى بدون فاصله پس در حقيقت اين عطف بمنظور تفصيل در مسند است با
الفاظ مختصر مانند جائنى زيد فعمرو، كه در اينمثال كلمه (فاء) دلالت دارد براينكه
آمدن عمرو بعد از آمدن زيد و بدون فاصله است يا جائنى زيد ثمّ عمرو كه كلمه [ثمّ]
دلالت بر فاصله دارد يا جائنى القوم حتّى خالد كه كلمه [حتّى] دلالت مىكند بر
ترتيب بين اجزاء ما قبل و ما بعدش باين نحو كه ما قبل از نظر حكم ضعيفتر يا
وضيعتر از ما بعد است چنانچه گاهى نيز عكس آن مىباشد.
و از امثله فوق مىتوان دريافت كه كلمات (فاء) و (ثمّ) و (حتّى) در
يك جهت با هم مشترك بوده و آن تفصيل در مسند است و از جهتى با هم فرق دارند يعنى
(فاء) دلالت بر تعقيب بدون فاصله داشته و