د: براى تكثير مانند قول ايشان: انّ له لابلا و انّ له لغنما (براى او
شتران زياد و گوسفندان فراوانى است).
ه: براى تقليل مانند: [ رضوان من اللّه اكبر ] ( اندكى رضايت حق تعالى
بزرگ مىباشد).
شارح گويد:
ضمير در [تنكيره] بمسنداليه راجعست و مقصود از [فاللافراد] بفتح
همزه اينست كه بجهت قصد نمودن بفردى كه اسم جنس بر او واقع مىشود و مراد از
[النّوعيّة] اينست كه قصد به نوع اسم جنس مى باشد، آنگاه در ذيل آيه [ و على ابصارهم الخ ] مىگويد:
مقصود از [غشاوة] نوعى از اغطيه و پردهها مىباشد و آن غطاء و پرده
عدم بصيرت در آيات اللّه تعالى است و در مفتاح است كه تنكير در [غشاوة] بمنظور
تعظيم مىباشد.
و در ذيل بيت مىگويد:
كلمه [حاجب] يعنى مانع عظيم و [يشينه] يعنى يعيبه و [حاجب] در
مصراع بعدى يعنى مانع حقير.
سپس مىگويد:
فرق بين تعظيم و تكثير آنست كه تعظيم بحسب ارتفاع شأن و علوّ طبقه
بوده ولى تكثير بملاحظه كميّات و مقادير است، چه حقيقتا مانند آنچه در [ابل] است
و يا تقديرا نظير آنچه در [رضوان] ميباشد