كلمه [قابلا] خبر بعد از خبر است و تقدير كلام چنين ميباشد:
كان قابلا للاختصار.
يعنى قسم ثالث قابل است براى مختصر كردن از تطويلى كه در آن است و
كلمه [مفتقرا] يعنى محتاجا و معناى متن چنين ميشود.
و قسم ثالث نيازمند است به واضح كردن آنچه از تعقيد در آن است.
و نيز برهنه نمودنش از آن حشو و زوائديكه دارا مىباشد.
شرح فارسى:
توضيح
سپس در مقام پوزش و اعتذار برآمده و مىگويد:
با اين معايبى كه در قسم ثالث هست معذلك قابل اختصار بوده و محتاج
بايضاح و تجريد مىباشد.
شارح گويد:
اختصارا راجعست به تطويل و مفتقرا الى الايضاح به تعقيد و الى
التّجريد ناظر به حشو است.
قوله: خبر بعد خبر: خبر اوّل (كان) غير مصون بوده
و خبر دوّمش [قابلا] مىباشد البته اين تقدير بنا بقول كسانى است كه تعدّد خبر را
براى ناسخ جايز دانستهاند و اما بنا برأى ديگران اين كلمه حال است از ضمير مستتر
در [مصون].
قوله: لما فيه من التّطويل: ضمير در [فيه] بقسم ثالث
راجع است.