و لو ترى اذا المجرمون ناكسوا رؤسهم عند ربّهم ، يعنى حال ايشان در ظهور بانتهاى مراتب رسيده.
در اين آيه خطاب بمخاطب خاصّى اختصاص ندارد.
شارح گويد:
همانطوريكه مصنّف ذكر نمود اصل خطاب آنست كه با شخص معيّن صورت گيرد
اعم از آنكه وى يكنفر بوده يا بيش از آن باشد چه آنكه وضع معارف بر اينست كه
استعمالشان براى معيّن باشد علاوه بر اين خطاب اساسا عبارتست از توجّه دادن كلام
به شخص حاضر.
سپس مىگويد:
ضمير نائب فاعلى در [قد يترك] به خطاب مع معيّن راجع بوده و در
[غيره] به معيّن و در [ليعمّ] به خطاب راجع است.
و مقصود از [كل مخاطب] مشمول خطاب نسبت به تمام افراد مخاطبين بنحو
بدليّت مىباشد.
سپس در ذيل [ و لو ترى اذ المجرمون الخ ] مىگويد:
خداوند متعال در اين آيه از [ترى] مخاطب معيّنى را قصد نفرموده چه
آنكه رسوائى حال ايشان بنحوى و در حدّى استكه جمله خلائق آنرا مشاهده و ملاحظه
مىكنند.
و بدنبال [تناهت حالهم فى الظهور] مىافزايد:
مقصود نسبت به اهل محشر است بطوريكه ممتنع است خفاء حال ايشان بر
احدى بنابراين اختصاص ندارد كه تنها برخى حال ايشان را ببينند و بعضى ملاحظه نكنند
بلكه هركسى كه رؤيت از او قابل صدور و انجام است حال ايشان را مىبيند.