كه سكّاكى از آنها برئ و بركنار است و ما ترك ذكر آنها را اولى و
بهتر دانستيم.
شرح فارسى:
توضيح
جواب شارح از اعتراضات مصنف
شارح در دفاع از سكّاكى مىگويد:
اعتراضات و انتقادات مصنّف در صورتيكه مقصود سكّاكى از استعاره
بالكنايه اين باشد كه مشبّه را ذكر كنيم و مشبّهبه را اراده نمائيم وارد است ولى
وى استعاره بالكنايه را طور ديگر تفسير كرده و مىگويد:
استعاره بالكنايه آنست كه مشبّه را ذكر نموده و از باب مبالغه ادّعاء
كنيم كه آن نيز يكى از افراد مشبّهبه است مثلا در مثال: [رأيت اسدا يرمى]
بگوئيم:
اسد دو فرد دارد: يكى اسد بيابانى كه فرد حقيقى آن است و ديگرى اسد
خانگى يعنى رجل شجاع و آن نيز از باب ادّعا و مبالغه فرد اسد است كه اولى اگر رمى
كند رمى تراب مىنمايد و دومى رمى رصاص و گلوله فلزّى و بهرحال يرمى بمعناى اسمش
در هردو صادق است بنابراين در مثال [مخالب المنيّة نشبت بفلان] مقصود از منيّه
همان موت است و به ادّعاء اينكه (منيّه) نيز از افراد سبع است چنگال را كه از
خصائص سبع مىباشد براى آن نيز آوردهايم و طبق اين تقرير اشكالى به سكّاكى وارد
نيامده و از ايرادات گذشته مستخلص است.
ايراد ديگر بر سكاكى
در شمار اعتراضات و ايراداتى كه مصنف بر سكّاكى دارد ايراد