و آن علمى است كه بواسطهاش احوال لفظ عربى كه با مقتضاى حال مطابق
است دانسته مىشود.
شارح گويد:
مصنّف علم معانى را بر بيان مقدّم نمود زيرا بمنزله مفرد نسبت بمركّب
است، زيرا رعايت مطابقت با مقتضاى حال كه بازگشت علم معانى است در علم بيان معتبر
بوده بعلاوه امر ديگرى كه عبارت است از ايراد معناى واحدى را بطرق مختلف.
شرح فارسى:
توضيح
وجه تقديم معانى بر بيان
اين وجه را شارح اينطور بيان مىنمايد:
علم بيان بمنزله مركّب و معانى بمنزله مفرد است و به عبارت ديگر
معانى جزئى از بيان مىباشد و پرواضح است كه جزء قبل از كلّ محقق است.
امّا جزء بودنش از بيان جهت اين است كه معانى عبارتست از مراعات كردن
و مطابق آوردن كلام را با مقتضاى حال ولى بيان عبارتست از ملاحظه همين معنا با
اضافه امر ديگر يعنى ايراد كردن معناى واحدى را بصورت عبارات مختلفه.
قوله: قدّمه على البيان: ضمير فاعلى در [قدّمه] به
مصنّف