بعض الالفاظ ممّا يحتاج فى معرفته الى ان يبحث عنه فى الكتب المبسوطة
فى اللغة.
ترجمه
مصنّف گويد:
و دوّمى يعنى تمييز فصيح از غير آن برخى از آن در علم متن لغت يا
تصريف يا نحو واضح شده يا بالحسّ درك ميشود.
شارح گويد:
كلمه [من] در [منه] بمعناى تبعيض بوده و لفظ [يبيّن] بمعناى
[يوضح] مىباشد و مقصود از آن بعضى كه در علم متن لغت روشن مىشود همچون غرابت
مىباشد.
و اما اينكه مصنّف گفت [فى علم متن اللغة] يعنى علم معرفت اوضاع
مفردات، وجهش اينست كه لغت اعم از اين معنا ميباشد چه آنكه آنرا بر ساير اقسام
علوم عربيّه نيز اطلاق مىنمايند.
و مقصود مصنّف از اين عبارت آنست كه بواسطه علم متن لغت تشخيص كلمه
سالم از غرابت از غير آن داده مىشود باينمعنا شخصى كه كتب متداول را تتبّع نموده
و بمعانى مفردات مأنوسه محيط گردد مىداند كه غير اينمعانى كه نياز به تفتيش و حمل
بر وجه بعيد دارند از غرابت سالم نمىباشند.
و باين بيان فساد كلام بعضى روشن و ظاهر شد.
اين قائل گفته: در علم متن لغت دانسته نمىشود كه كدام لفظ نياز به
بحث در كتب مبسوط لغوى دارد و كدام اينطور نيست.