و ان اراد أنّ الكيفيّة الّتي يقرأ بها للمرثية لا يصدق عليها تعريف
الغناء فهو تكذيب للحسّ.
ترجمه:
طرح مسئله از حيث شبهه موضوعى
مرحوم مصنّف مىفرمايند:
امّا بحث در غناء از حيث دوّم كه اشتباه در موضوع باشد پس مىگوئيم:
از بعضى كسانيكه اهل خبره نبوده و از طلبه و مبتديان زمان ما محسوب
مىشوند نقل شده كه وى بتقليد از برخى اعيان كه سابق مىزيسته گفته است:
غناء در مراثى صادق نمىباشد.
اينكلام بسيار عجيب است زيرا اگر وى مرادش آنستكه در تحقّق و صدق
غناء مواد الفاظ دخالت دارد قطعا اينكلام تكذيب عرف و لغت است.
امّا لغت:
جهتش آنستكه در تفاسير اهل لغت هيچ نامى از مواد الفاظ برده نشده و
تفصيل و شرح آن قبلا گذشت.
و امّا عرف:
بدون شكّ و ترديد اهل عرف وقتى صداى شخصى را از دور بشنوند كه مشتمل
بر اطرابى است كه مقتضى رقص يا زدن آلات لهوى است حكم به غناء نموده و در آن هيچ
درنگ و تأمّلى نمىكنند و اين طور نيست كه در حكم مزبور صبر كنند تا مواد الفاظ
صوت بر ايشان مشخّص گردد آنگاه اطلاق غناء يا عدمش را بر آن بنمايند.
و اگر مقصود قائل اين باشد كيفيّتى كه مراثى با آن خوانده مىشوند
تعريف غناء بر آنها صادق نيست، بايد بگوئيم:
اينكلام تكذيب حسّ است زيرا حس سامعه بسيارى از مراثى را مكيّف به
كيفيّت غنائى مىانگارد.