غشّ از چند طريق و بچند نحو تحقّق مىيابد كه ذيلا بشرح آنها
مىپردازيم:
الف: پنهان نمودن جنس ادنى و پست در اعلاى همان جنس نظير ممزوج كردن
گندم اعلى با پست يا مخلوط كردن برنج پست با اعلا.
ب: مخفى كردن جنس غير مقصود و مراد را در مراد مانند داخل كردن آب در
شير چه آنكه شخصى كه شير مىخرد مرادش تنها شير است نه آب.
ج: اظهار نمودن صفت نيكو و پسنديدهاى كه در واقع مفقود است و
اصطلاحا اينقسم از غشّ را تدليس مىخوانند.
د: اظهار كردن شيئى را بر خلاف جنسش نظير فروختن ممّوه بعنوان آنكه
طلا يا نقره است.
مقاله مرحوم محقّق ثانى در جامع المقاصد راجع به حكم غشّ
مرحوم محقّق ثانى در كتاب جامع المقاصد درباره غشّ بامرى كه مخفى است
ابتداء مثال به ممزوج كردن شير با آب زده و سپس در حكم آن دو احتمال ذكر فرموده:
الف: فروختن مال مغشوشى كه اينگونه باشد صحيح است.
ب: احتمال دارد بگوئيم چنين معاملهاى فاسد و باطل مىباشد.
وجه صحّت معامله:
وجه صحّت معامله آنستكه عمل غش حرام و نامشروع است ولى درعينحال
مبيع عين مملوكى است كه از آن مىتوان انتفاع برد و در صحّت معامله همين مقدار كه
مبيع مملوك و قابل انتفاع بود كافى است پس منافاتى ندارد كه معامله صحيح بوده و
معذلك غشّ واقع در آن نيز حرام و نامشروع باشد.
وجه فساد معامله:
وجه فساد و بطلان معامله اينست كه مقصود مشترى از خريدن شير مثلا
تنها