و در روايت سكونى از مولانا ابى عبد اللّه عليه السّلام آمده:
امام عليه السّلام فرمودند: پيامبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله و
سلّم مىفرمايند:
دشنام به مؤمن دادن بمنزله مشرف به هلاكت شدن است.
و در روايت ابو بصير از مولانا ابى جعفر عليه السّلام آمده كه حضرت
فرمودند:
مردى از قبيله تميم نزد پيامبر خدا صلّى اللّه عليه و آله و سلّم آمد
و بآنجناب عرض كرد مرا نصيحت بفرما.
پس در ضمن نصايح آنحضرت بوى اين بود كه:
يكديگر را دشنام ندهيد زيرا اين عمل موجب عداوت و دشمنى مىگردد.
و در روايت ابن حجّاج از مولانا ابى الحسن عليه السّلام راجع به دو
نفرى كه يكديگر را دشنام مىدادند آمده است كه حضرت فرمودند:
آنكس كه ابتداء به سبّ كرده ظالمتر بوده و مادامى كه از مظلوم پوزش
نخواسته باشد وزر و وبال فعل خود و طرف مقابلش بر عهده او است.
مرحوم مصنّف مىفرمايند:
در مرجع ضمائرى كه در اين روايت مىباشند اغتشاش بوده و باعث اغلاق
معنا گرديده و ممكنست خطاء عبارى از راوى و ناقل باشد و بهرصورت مراد و مقصود
اينست و اللّه اعلم:
همان وزر و وبالى كه بعهده طرف مقابل است بر او مىباشد غير از وزر و
وبالى كه خود دارد زيرا وى طرف مقابل را در دشنام دادن وارد نمود، حال اگر از
مظلوم عذرخواهى نمود و از دشنامى كه باو داده و او را وارد ناسزا گفتن كرده پوزش
خواست از هردو وزر و وبال پاك مىشود.
مناط و مرجع در صدق سبّ و دشنام
سپس مرحوم مصنّف مىفرمايند:
مرجع در صدق « سبّ » عرف و حكم اهل محاوره مىباشد.
مرحوم محقّق ثانى در جامع المقاصد « سبّ » را اينگونه تفسير كرده: