مىباشد همچون خسوف كه ناشى از حائل شدن زمين بين خورشيد و ماه بوده
يا كسوف كه از حائل شدن كره ماه بين خورشيد و زمين حادث مىشود يا غير ايندو حرام
نمىباشد بلكه اخبار از اين امور جايز است اعمّ از آنكه در صورت استناد به چيزى كه
حاكى آنرا برهان مىداند بطور قطع و جزم خبر دهد يا در فرض اعتماد به امارات غير
علمى بنحو ظنّ از آن حكايت كند.
و جماعتى از فقهاء كه منكر تنجيم بوده و آنرا حرام مىدانند بآن
اعتراف كرده و جواز اينقسم از تنجيم را امضاء كردهاند از جمله مرحوم سيّد مرتضى و
شيخ ابو الفتح كراجكى.
از ايندو بزرگوار در باب ردّ استدلال قائلين بجواز تنجيم و اينكه
منجّمين بواسطه اصابتشان با واقع در اوضاع كواكب در احكام نيز كلامشان مصاب است
عباراتى نقل شده كه دلالت بر جواز قسم مزبور دارد.
كلام مرحوم سيّد مرتضى
مرحوم سيّد مرتضى مىفرمايند:
كسوفات و اقتران كواكب و انفصال آنها از باب حساب و سير نجوم و كرات
بوده و اصولى صحيح و قواعدى سديد و محكم دارند و بايد توجّه داشت درعينحال
ادّعائى را كه منجّمين در تأثير كواكب نسبت به خير و شرّ، نفع و ضرر مينمايند
اينطور نبوده و با واقع مطابق نيست، پس بين كسوفات و آنچه نظير آنست از قبيل
خسوفات و اقتران و انفصال كواكب و بين احكام نجوم همچون اخبار از تأثير فلان كوكب
در خير و يا شرّ و يا نفع و ضرر فرق مىباشد و حاصل فرق آنستكه:
منجّمين در اخبار از كسوفات و اشباه آن دائما مطابق با واقع سخن گفته
و خطاء و اشتباه مبان و آشكارى از ايشان ديده نشده بخلاف اخبار ايشان در احكام كه
دائما خطاء بوده و اساسا مطابقت گفتارشان با واقع نادر و عزيز مىباشد.
و اينكه بحسب اتّفاق سخن منجّمين راست و مطابق با واقع درمىآيد دليل
بر تصحيح اخبار ايشان در احكام نجوم نبوده چه آنكه اخبار صوابى كه از مخمّن صادر
شده و مبتنى بر حدس و تخمين است بسا بيشتر از اينگونه اخبار منجّمين است و