مال خود معاوضه و موازنه نمود مثلا برنج را به برنج يا گندم را به
گندم معامله كرد و در اين معامله يكى از عوضين كم داده شد امر از سه حال خارج
نيست:
الف: آنكه معامله باين صورت واقع شده كه بايع وزن معلوم كلّى را در
عقد ذكر كرده و سپس مبيع را بعنوان اينكه مصداق آن وزن است به مشترى تسليم نموده
در حاليكه كمتر از آن بوده مثلا گفته سه كيلو برنج را به سه كيلو برنج مىفروشم
سپس بعد از دريافت ثمن يعنى سه كيلو برنج كامل از مشترى دو كيلو و نيم برنج بوى
تسليم نموده بجاى سه كيلو.
حكم در اينصورت آنستكه معامله صحيح است منتهى ذمّه بايع مشغول است
بمقدارى كه كم گذاشته يعنى نيم كيلو برنج بايد بمشترى بدهد.
اين سه كيلو برنج را به سه كيلو برنج فروختم و در حين نام بردن مبيع
اشاره كند به مقدار برنجى كه در خارج مىباشد و بدين ترتيب مشترى اعتقاد پيدا
مىكند كه مبيع مشخّص و معيّن در خارج سه كيلو است و باعتقاد خود اين مبيع بقيد سه
كيلو بودن را مىخرد ولى بعد معلوم مىشود كه دو كيلو و نيم بوده است حكم اينصورت
آنستكه كلّ معامله فاسد و باطل مىباشد چون ربا لازم مىآيد زيرا سه كيلو برنج
داده در مقابل دو كيلو برنج.
ج: آنكه معامله شخصى صورت گيرد بهمان تقريرى كه در فرض دوّم گذشت
منتهى با اينفرق كه بايع در وقتى اشاره به موزون خارجى مىكند از آن بعنوان سه
كيلو برنج نام برده و مىگويد اين سه كيلو برنج را فروختم و سپس معلوم مىشود كه
بين عنوان سه كيلو و مشار اليه موزون خارجى اختلاف است باينمعنا كه مشار اليه دو
كيلو و نيم بوده و عنوان سه كيلو مىباشد.
در حكم آن بايد بگوئيم: بعيد نيست كه معامله صحيح باشد زيرا اشاره را
بر عنوان مقدّم مىكنيم.
و ممكنست بگوئيم
حكم اينمسئله مبتنى است بر اينكه در مقابل اشتراط مقدار و تخلّفش
قسطى از عوض منظور شده يا چنين نيست، در صورت اوّل معامله صحيح بوده ولى در فرض