responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : بیان المراد؛ شرح فارسی بر اصول الفقه نویسنده : ذهنی تهرانی، سید محمد جواد    جلد : 1  صفحه : 50

بنماينده‌گى آن مورد لحاظ و تصوّر قرار گرفته‌اند وضع مى‌كنند و اين همان قسم سوّم بوده كه وضع عام و موضوع‌له خاصّ است.

پس چنانچه ملاحظه مى‌شود مى‌توان عام و كلّى را وجه و عنوان خاصّ قرار داد بخلاف اينكه خاصّ را بنفسه تصوّر كنند كه در اينصورت لفظ را صرفا بايد در مقابل خود آن قرار داد و ممكن نيست خاصّ را نماينده عام قرار داده و لفظ را به نماينده‌گى خاصّ براى عام جعل و وضع كرد.

و سرّ آن همان است كه قبلا گفته شد و آن اينستكه:

در اينفرض عام نه بنفسه تصوّر شده و نه بوجهه و عنوانه و بدين ترتيب رأسا مجهول و غير معلوم است و چنانچه مكرّرا گفتيم لفظ را در مقابل معناى مجهول مطلق مستحيل است بتوان وضع نمود.

قوله: بل الامر بالعكس من ذلك: مشار اليه « ذلك » وجه بودن خاصّ براى عام است.

قوله: فقط تصوّرنا فى ضمنه جميع افراده: ضمائر مجرورى به عام راجع است.

قوله: بوجه: يعنى اجمالا و مقصود اينستكه افراد در ضمن عام تصوّر شده‌اند و عام وجه و نماينده آنها است.

قوله: من جهة تصوّره بنفسه: ضمير در « تصوّره » به عام راجع است.

قوله: و يمكن الوضع لافراده: يعنى لافراد العام.

قوله: من جهة تصوّرها بوجهها: ضمائر مؤنّث به افراد عود مى‌كند.

قوله: فيكون من الثّالث: ضمير در « يكون » به وضع لفظ براى افراد راجع است.

قوله: فلا يمكن الوضع معه الّا لنفس ذلك الخاصّ: ضمير در « معه » به تصوّر خاصّ راجع است.

قوله: لانّا لا نتصوّره اصلا: ضمير در « نتصوّره » به عام عود مى‌كند.

قوله: اذ ليس الخاصّ وجها له: ضمير در « له » به عام عود مى‌كند.

نام کتاب : بیان المراد؛ شرح فارسی بر اصول الفقه نویسنده : ذهنی تهرانی، سید محمد جواد    جلد : 1  صفحه : 50
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست