responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : بیان المراد؛ شرح فارسی بر اصول الفقه نویسنده : ذهنی تهرانی، سید محمد جواد    جلد : 1  صفحه : 30

ترجمه:

مبحث دوّم: واضع كيست؟

پس از دانستن حقيقت وضع اكنون اين سؤال مطرح است كه واضع اوّل در هرلغتى از لغات چه كسى مى‌باشد؟

بعضى گفته‌اند: بايد واضع شخص واحدى باشد كه جماعت بشرى به تبعيّت او به لغتى كه بوسيله وى وضع شده تفاهم نمايند.

برخى ديگر كه رأيشان به صواب نزديكتر است گفته‌اند:

طبيعت بشرى بر حسب قوّه‌اى كه حقتعالى در آن بوديعه نهاده مقتضى است كه مقاصد خود را با الفاظى اداء نمايد از اينرو در وقت اراده معناى مخصوص از نزد خودش لفظ خاصّى را اختراع كرده و آنرا القاء مى‌نمود چنانچه اطفال و كودكان را مى‌بينيم كه در ابتداء امر براى بازگو كردن مقاصد و مطالب خود الفاظى اختراعى اداء مى‌نمايند.

و بهرصورت متكلّم با اين الفاظ اختراعى خود با ديگران كه با وى معاشر و مربوط بودند تفاهم نموده و ديگران نيز در مقابل الفاظ و كلماتى را ابداع كرده با آنها مقاصد و مطالب خود را بوى تفهيم مى‌كردند و بعد از مرور ازمان و گذشت اوقات از مجموع الفاظ مزبور كه بين ابناء انسان ردّ و بدل گرديده بود پاره‌اى محدود از الفاظ جمع‌آورى شد كه لغت خاصّ بحساب آمده و براى آنها قواعدى نيز تعيين و تنظيم نمودند، و با اين لغت خاصّ طائفه‌اى از بشر و قومى از بنى آدم با يكديگر تفاهم كرده و مطالب خود را با هم در بين مى‌گذاردند.

اين لغت اختراع شده بتدريج بين اقوام دور از يكديگر شعبى پيدا كرده و نزد هرطائفه‌اى با احداث تغيير و تبدّلى از حيث زياده و نقيصه بطور ديگرى درآمده تا آنجائيكه از لغت مزبور لغات متفاوت و متغايرى گشوده شده و براى هرجماعت و قومى لغت خاصّى تشكيل گرديد.

طبق اين رأى حقيقت و ماهيّت وضع عبارت مى‌شود از:

جعل و قرار دادن لفظ در مقابل معنا و اختصاصش بآن.

نام کتاب : بیان المراد؛ شرح فارسی بر اصول الفقه نویسنده : ذهنی تهرانی، سید محمد جواد    جلد : 1  صفحه : 30
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست