ظاهرا هرطلبى را امر نخوانند بلكه مشروط بشرطى است كه بزودى در مسئله
دوّم خواهد آمد پس اينكه برخى امر را به « طلب » تفسير كردهاند، تفسيرشان از باب تعريف شيئ به اعمّ مىباشد.
بيان مراد
مرحوم مصنّف در عبارات مذكور به دو نكته اشاره فرمودهاند كه شرح
آندو چنين است:
نكته اوّل
منظور از طلب، صرف اراده و مجرّد رغبت نيست بلكه مراد اظهار ايندو
است اعمّ از آنكه مظهر قول و كلام بوده يا اشاره و كتابت و يا غير ايندو باشد.
بنابراين طلب اخصّ از اراده و رغبت مىباشد.
نكته دوّم
بين طلب و امر نيز عموم و خصوص مطلق است يعنى هرطلبى را امر نخوانند
چه آنكه طلب از امر اعمّ مىباشد بلكه به طلبى امر مىگويند كه واجد شرطى بوده كه
انشاء اللّه در مسئله دوّم آنرا ذكر خواهيم نمود.
در نتيجه بايد گفت:
اينكه برخى امر را به طلب تفسير كردهاند، تفسيرشان از باب تعريف
الشّيى باعمّ بوده كه از نظر صنعت ميزان صحيح نمىباشد.
قوله: و الظّاهر انّه ليس كلّ طلب الخ: ضمير در « انّه » بمعناى « شأن » مىباشد.
متن: و المراد من « الشّيئ » من لفظ « الامر » ايضا ليس كلّ شيئ على