responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : بیان المراد؛ شرح فارسی بر اصول الفقه نویسنده : ذهنی تهرانی، سید محمد جواد    جلد : 1  صفحه : 214

بيان مراد

همانطوريكه در ترجمه گذشت از ديرزمان اينمسئله مورد صحبت و نزاع بوده و پيوسته دانشمندان با يكديگر اختلاف رأى داشته‌اند، گروهى از متأخّرين علماء شيعه و نيز تمام معتزله اينطور معتقدند كه:

استعمال مشتقّ در خصوص ذاتى ك در وقت تكلّم به مبدء اشتقاق متّصف است حقيقت بوده و در ذاتيكه فعلا فاقد اتّصاف و تلبّسش بمبدء منقضى گرديده مجاز مى‌باشد لذا بعقيده ايشان وضوء گرفتن با آبيكه قبلا با تابش آفتاب گرم شده و اكنون سرد گشته كراهت ندارد زيرا در دليل آمده است كه: يكره الوضوء و الغسل بالماء المسخن بالشّمس.

و چون از نظر ايشان مشتقّ در خصوص متلبّس بمبدء حقيقت است لاجرم مقصود از « الماء المسخن» آبى است كه بالفعل گرم باشد قهرا اگر گرماى آن زائل شده و سرد گرديده باشد وضوء و غسل با آن كراهتى ندارد.

و دسته‌اى از متقدّمين و نيز تمام اشاعره مى‌گويند:

استعمال مشتقّ بطور كلّى حقيقت است اعمّ از آنكه در متلبّس بمبدء بوده يا در ذاتى كه اتّصافش بمبدء منقضى شده باشد و بعبارت ديگر بنظر ايشان مشتقّ براى اعمّ از متلبّس بمبدء و ذاتى كه مبدء در آن منقضى گرديده وضع شده است از اينرو در مثال فوق وضوء گرفتن با آب ياد شده نيز مكروه است چه آنكه اطلاق « الماء المسخن» هم بآبى كه فعلا گرمايش محفوظ مانده بنحو حقيقت بوده و هم بآبى كه گرمايش را از دست داده و سرد شده است چنين مى‌باشد.

تبصره‌

مخفى نماند كه مقصود از « مبدء » مبدء اشتقاق يعنى معناى مصدرى و حدثى مى‌باشد مثلا در مثال « ضارب » ضرب را مبدء و شخص ضارب را ذات متلبّس بمبدء گويند.

و نيز مراد از « حال » حال نطق و تكلّم مى‌باشد نه زمان تلبّس چه آنكه‌

نام کتاب : بیان المراد؛ شرح فارسی بر اصول الفقه نویسنده : ذهنی تهرانی، سید محمد جواد    جلد : 1  صفحه : 214
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست