در صورت نبودن مانع با تنوين مىپذيرد همچون تنوين در كلمه « زيد ».
2- تنوين تنكير و آن تنوينى است
كه دلالت برنكره بودن اسم دارد مانند تنوين در « رجل ».
3- تنوين مقابله و آن تنوينى است
كه در جمع مؤنّث آمده بعوض و مقابل « نون » در جمع مذكّر سالم مانند تنوين در « مسلمات » كه در مقابل نون در مسلمون» مىباشد.
4- تنوين
عوض و آن تنوينى است كه بجاى كلمه محذوف باسم ملحق مىكنند و آن از سه حال خارج
نيست:
الف: عوض از جمله مانند تنوين در « يومئذ » و « حينئذ » كه در اصل
يوم اذ كان كذا و حين اذا كان كذا بوده پس تنوين در ايندو عوض از جمله « اذ كان كذا»
مىباشد.
ب: عوض از كلمه مانند كلّ يموت يعنى كلّ نفس يموت پس تنوين عوض از « نفس » است.
ج: عوض از حرف همچون تنوين در جوار و رام كه در اصل جوارى و رامى
بوده و ياء حذف شد و تنوين را عوض از آن قرار دادهاند.
سپس شارح در مقام تعريف تنوين برآمده و مىگويد:
تنوين نونى است كه در لفظ آمده ولى در خطّ نوشته نمىشود.
قوله: المنقسم للتّمكّن الخ: كلمه « لام » در « للتّمكّن » بمعناى « الى » است.