از كلمات مبنى برخى مفتوح و بعضى مكسور و پارهاى مضموم مىباشند.
شارح گويد:
قبلا گفته شد اصل در مبنى آن است كه ساكن باشد لذا هركدام از فتح و
كسر و ضمّ سببى دارد.
مبنى برفتح و افراد آن
امّا كلماتى كه مبنى برفتح مىباشد عبارتند از:
اسم: مانند اين.
فعل: نظير ضرب.
حرف: مثل واو عطف.
امّا وجه فتحه در اوّلى يعنى « اين » بخاطر آنستكه « ياء » در آن ساكن است لذا اگر نون را نيز ساكن مىآورديم التقاء دو ساكن
مىشد لاجرم متحرّكش كردند.
و اينكه از بين حركات فتحه را انتخاب نمودند وجهش آنستكه اين حركت از
تمام حركات اخفّ و سبكتر است.
و امّا وجه فتحه در دوّمى يعنى « ضرب » بخاطر آنستكه در صفت وصله و حال و خبر واقع شدن همچون فعل مضارع بوده
لذا همانطوريكه فعل مضارع متحرّك است ماضى را نيز متحرّك نمودند.
و اينكه از بين حركات فتحه را انتخاب كردند جهتش همانست كه گذشت يعنى
چون اخفّ حركات مىباشد.