و امّا در عبادات: اگر متعلّق نهى نفس عبادت باشد البتّه منهى فاسد
است، زيرا عبادت فاسد مقدور مىباشد، ولى اگر متعلّق نهى عبادتى باشد كه بفرض وجود
امر بايد آنرا بقصد امر و به نيّت قربت آورد در صورت نهى چون قدرت بر آن نيست
لاجرم در اين موارد نهى بر فساد دلالت نمىكند، مگر آنكه در شيئ واحد باعتبار واحد
قائل باجتماع امر و نهى شويم كه آن هم مستحيل و غيرممكن مىباشد.
(باب مفاهيم)
بحث اوّل تعريف مفهوم
مفهوم عبارتست از حكم انشائى يا اخبارى كه از خصوصيّات معناى واقع در
لفظ استفاده شود.
حكم انشائى مانند اينكه بگوئيم:
ان جائك زيد فاكرمه.
در اين عبارت از معناى لفظ اين خصوصيّت استفاده ميشود كه وجوب اكرام
مختص است به مجيئ در نتيجه اينمعنا بدست مىآيد كه اگر زيد نيآمد پس مخاطب نبايد
اكرامش كند و اينمعنا همان مفهوم است كه از علّت منحصر در منطوق فهميده ميشود.
حكم اخبارى نظير اينكه بگوئيم:
ان ضربت ضربت.
منطوق در مقام اخبار از اين استكه، علّت منحصر زدن متكلّم زدن مخاطب
مىباشد، پرواضح است كه معناى مستفاد از آن اينستكه، در صورت عدم وقوع ضرب از
مخاطب زدن از متكلّم نيز واقع نميشود و همين معناى مستفاد مفهوم است.