حاصل آن مخدّرات سوختهدل آنشب را به نوحه و زارى بسر بردند اندكى كام
دل از گريه حاصل كردند براى آنكه سپاهيان كوفه و شام نمىگذاشتند
كه اهل بيت رسالت به فراغت بنشينند از براى كشتههاى خود بگريند امام زين العابدين
عليه السّلام مىفرمايد هروقت صداى يكى از ما به ناله و ندبه بلند مىشد پاسبانان تازيانه و سرنيزه برسر ما مىكوبيدند و نمىگذاشتند گريه كنيم تا در آن خرابه كه نگهبانان نبودند مادران خونجگر و خواهران بىبرادر
به عزادارى مشغول شدند و مرثيه خوانشان عليا مكرّمه زينب خاتون عليها السّلام بود كه
آن مخدّره مىخواند و سايرين مىگريستند چنانچه علّامه
مجلسى در بحار اين مرثيه را از حضرت زينب عليها السّلام نقل مىنمايد كه چون به شام آمد اين مرثيه را خواند و آن اينست
اما شجاك يا سكن
قتل الحسين و الحسن
ظمأن من طول الحزن
و كلّ و غدنا هل
يقول يا قوم ابى
علىّ البرّ الوصىّ
و فاطم امّى الّتى
لها التّقى و النّائل
يعنى اى زنها برادرم روز عاشوراء غريب و تنها با لب عطشان در ميان ميدان
ايستاده بود و ميفرمود اى قوم پدرم حيدر
وصىّ پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و مادرم فاطمه شفيعه محشر
است امروز من كه حسينم و ميوه دل پيغمبرم صلّى
اللّه عليه و آله يك خواهشى از شما دارم