responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : از مدينه تا مدينه( مقتل) نویسنده : ذهنی تهرانی، سید محمد جواد    جلد : 1  صفحه : 953

همه درمانده از راه رسيده رنج سفر ديده رنگها پريده و صورت‌ها زرد و بدنها لاغر شده از بسيارى تازيانه كبود گرديده و از كثرت بى‌خوابى و گرسنگى توانائى از همه رفته دلها از زندگى سير و از عمر به اين سختى دلگير شده آروزى موت مى‌كردند و بخدا مناجات مى‌نمودند

شب اوّل خرابه و پريشانى آل اللّه در آنجا

چون شب فرارسيد و جهان لباس عبّاسيان به تن نمود تمام غم‌ها در دل اهل بيت عليهم السّلام جاى گرفت از يك طرف وحشت شكاف‌هاى خرابه و از طرف ديگر وحشت تاريكى شب كه مثل پر كلاغ تيره و تار بود اطفال خردسال را به ترس و لرزه انداخته بود، نه فرشى داشتند كه روى آن بنشينند و نه چراغى كه بيفروزند نه آبى و نه غذائى لا طعام لهم و اف و لا شراب لهم كاف لا فراش ياؤون اليه و لا سراج يستضيئون لديه و لا انيس يستأنسونن به و لا مسلّل يتسلّلون منه غريبانه بگرد هم جمع شدند بعد از طاعت و عبادت و نماز سر اطفال را به دامن گرفتند با سوز و گداز نوحه آغاز نمودند با اين همه محنت اغلبى در وحشت و اضطراب بودند كه مبادا ديوار يا سقف آن ويرانه خراب شود و زن و بچّه را بزير بگيرد خلاصه كلام آنكه فقط خدا آگاه است كه در آن شب اهل بيت عليهم السّلام چگونه بسر بردند غصه همه زنان و اسيران را عليا مكرّمه حضرت زينب سلام اللّه عليها مى‌خورد و همچنين ساير زنان ناله‌كنان برسينه‌زنان بودند و قرار و آرام از همه رفته بود

يكى بنهاده سر بربستر خاك‌

يكى آهش كشيده سر برافلاك‌

يكى مى‌گفت آه اى نور عينم‌

بيا اى شاه بى‌لشگر حسينم‌

يكى مى‌گفت عبّاس جوانم‌

بيا برباد بنگر خانمانم‌

يكى كرده حوادث پايمالش‌

على اكبر على اكبر مقالش‌

نوحه حضرت امّ كلثوم در خرابه‌

نام کتاب : از مدينه تا مدينه( مقتل) نویسنده : ذهنی تهرانی، سید محمد جواد    جلد : 1  صفحه : 953
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست