responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : از مدينه تا مدينه( مقتل) نویسنده : ذهنی تهرانی، سید محمد جواد    جلد : 1  صفحه : 941

گفت اى امير اين جاريه را به من ببخش فاطمه رو كرد به عمّه‌اش و گفت يا عمّتاه اوتمت و استخدم يتيم مرا بس نبود مرا به كنيزى طلب مى‌كند عليا مكرّمه فرمود نور ديده اين فاسق همچو كرامتى ندارد كه بتواند اين خواهش را بكند آن مرد شامى پرسيد مگر اين جاريه كيست؟

يزيد گفت اين فاطمه دختر امام حسين عليه السّلام و او زينب دختر على بن ابيطالب مى‌باشد .

شامى گفت همان حسين عليه السّلام پسر فاطمه دختر پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله است؟

يزيد گفت آرى .

شامى گفت لعنك اللّه يا يزيد تقتل عترة نبيّك و تسبى ذريّته خدا ترا لعنت كند اى يزيد عترت پيغمبر خود را مى‌كشى و ذريّه او را اسير مى‌كنى و اللّه ما توهّمت الّا انّهم سبى الرّوم بخدا من هرگز گمان نمى‌بردم اينها اولاد رسول و ذرارى فاطمه بتول باشند مى‌گفتم اسيران روم و فرنگند .

يزيد گفت : ترا هم به ايشان ملحق مى‌كنم، پس صدا زد جلّاد بيا و گردن اين شخص را بزن جلّاد گردن آن عاقبت‌بخير را زد .

خطبه خواندن حضرت زينب سلام اللّه عليها در مجلس يزيدپليد

مرحوم صدوق در امالى مى‌نويسد :

سكينه خاتون فرمود :

به ذات خدا در عالم سخت‌دل‌تر از يزيد كسى را نديدم و نيز هيچ كافر و مشركى شريرتر از يزيد و جفاكارتر از او نديدم زيرا در حضور ما زن و بچه داشت چون خيزران برثناياى پدرم مى‌زد و اين اشعار را مى‌خواند

ليت اشياخى ببدر شهدوا

جزع الخزرج من وقع الاسل‌

لا هلّوا و استهلّوا فرحا

ثم قالو يا يزيد لا تشل‌

ليكن طاقت زينب دختر على عليه السّلام طاق شد و ماه صبرش در محاق آمد از جاى‌

نام کتاب : از مدينه تا مدينه( مقتل) نویسنده : ذهنی تهرانی، سید محمد جواد    جلد : 1  صفحه : 941
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست