شطرنج و نرد را حاضر كردند و هريك از سفراء روم و ايلچيان فرنگ را كه
قبلا دعوت كرده بود بركرسىها نشاند و تمام اكابر و وزراء و اعيان و رجال مملكتى در
اطراف و چهار گوشه بارگاه روى كرسىها و تختها قرار و آرام گرفتند و
مطربان و نوازندگان را در مجلس آوردند و هركدام به نوعى به تغنّى و نواختن ساز مشغول
شدند سپس امر كرد اسراء را بياوريد .
فراشان و غلامان ريختند در آن خانه خراب كه اهل بيت ختم مأب را به مجلس
شراب ببرند چنان شيونى در مرد و زن اسيران افتاد كه ناله ايشان
به آسمان رفت خواهى نخواهى با زنجير و ريسمان آل اللّه را بيرون آوردند همه را مانند گوسفند به يك ريسمان بسته بودند حضرت امام زين العابدين عليه السّلام مىفرمايد
يكسر ريسمان بگردن من بود و سر ديگر به بازوى عمهام زينب هروقت ما كوتاهى در رفتن
مىكرديم كعب نيزه و تازيانه مىخورديم زيرا كه در ميان خيل اسيران هم دختران كوچك
بودند و هم زنهاى بلندقامت زنها قدمها را بلند و اطفال كوچك برمىداشتند زنها كه مىايستادند
كعب نيزه و تازيانه مىخوردند صداى ناله ايشان بلند مىشد و چون زنان
و محترمات حركت مىكردند اطفال به روى هم مىريختند و روى زمين مىافتادند در اين وقت
سنگدلان و دژخيمان آن پليد با
تازيانه و كعب نيزه بچهها را از روى زمين بلند مىكردند و با اين وضع جانسوز و دلخراش
ذرارى و اهل بيت پيغمبر صلّى
اللّه عليه و آله و سلّم را وارد مجلس آن زنديق نمودند .