responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : از مدينه تا مدينه( مقتل) نویسنده : ذهنی تهرانی، سید محمد جواد    جلد : 1  صفحه : 910

پاسبانان كه رفت و آمد به آن خانه مى‌كردند به يكديگر مى‌گفتند :

اينها از سقف شكسته مى‌ترسند مبادا برسرشان خراب شود و خبر ندارند كه فردا چون به حضور امير رسند حكم بقتل ايشان مى‌نمايد .

بارى آن شب را اهل بيت عليهم السّلام در آن خرابه بسر بردند ولى فقط ذات اقدس احديث از حال آن يادگاران پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم باخبر بود و دانست چه به ايشان گذشت .

شعر

ز جوش ناله سقفش كنده از فرش‌

بسان دود بى‌جان رفته تا عرش‌

مكينش را مكان بود آن چنان تنگ‌

كه در زندان دل زندانيان تنگ‌

نه مهمان‌نوازى و نه ميزبانى‌

نه فرشى نه ظرفى نه آبى نه نانى‌

آراستن رجس نجس يزيدپليدبارگاه خود را و احضار نمودن اهل بيت عليهم السّلام را در آن‌

پس از وارد شدن اهل بيت عليهم السّلام به شام تار و اسكان دادن ايشان را در آن خرابه روز بعد يزيد لعين ابتداء دستور داد بارگاه را آراستند، پرده‌هاى رنگارنگ آويخته و فرشهاى ملوّن و زربفت گستردند، تختى مرصّع به جواهر هفت رنگ كه قبلا دستور تهيه‌اش را داده بود در صدر بارگاه نهادند و اطراف آن كرسى‌هاى زرين و سيمين نهاده و شال‌هاى كشميرى برآن كرسى‌ها انداختند و فرمان داد از داخل بارگاه درى به حرمش باز كرده و مقابل آن درب پرده لطيف و رقيق زنبورى سلطانى آويختند تا اهالى حرمش يعنى زنهاى آل ابو سفيان از پس آن پرده صحنه بارگاه و آمدن اسراء را مشاهده كنند و سپس خود پليدش نفيس‌ترين البسه خويش را در بركرده و زيورهاى ذى‌قيمت سلاطين را برخود آراست تاجى مرصّع به انواع جواهرات رنگارنگ برسر نهاد و برفراز آن تخت نشست و دستور داد انواع و اقسام شراب‌ها را در بارگاه چيده و آلات قمار و

نام کتاب : از مدينه تا مدينه( مقتل) نویسنده : ذهنی تهرانی، سید محمد جواد    جلد : 1  صفحه : 910
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست