responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : از مدينه تا مدينه( مقتل) نویسنده : ذهنی تهرانی، سید محمد جواد    جلد : 1  صفحه : 777

عمر سعد شمر كافر را با قيس بن اشعث و عمرو بن حجّاج طلب كرد و گفت اين سرها را به كوفه برده و به نظر امير زمان ابن زياد برسانيد .

رؤساء قبائل و اميران طوائف به صدا درآمدند هرقبيله‌اى را رئيسى بود بنزد عمر سعد اظهار نمودند كه ما را به اين خدمت مفتخر نما تا در نزد ابن زياد تقرّبى حاصل كنيم و آبرو پيدا نمائيم .

پسر سعد خواهش آن گروه كافر را قبول كرد و سرها را بين ايشان تقسيم كرد، به نوشته محمّد بن ابيطالب موسوى هفتاد و هشت سر در ميان قبائل تقسيم نمود تا بواسطه آن نزد پسر زياد تقرّب پيدا كنند .

سيزده سر به قبيله كنده داده شد كه رئيس ايشان قيس بن اشعث بود و دوازده سر به طائفه هوازن دادند كه رئيس آنها شمر بن ذى الجوشن بود و هفده سر به بنى تميم دادند و به قبائل ديگر هركدام سيزده سر داده شد و آنها سرها را به نيزه زده و به جانب كوفه خراب حركت كردند .

و امّا شرح دفن اجساد خبيثه كفّار كوفه و شام : مرحوم قزوينى در رياض القدس مى‌نويسد :

پسر سعد فرمان داد كه كشتگانشان را جمع كرده و سپس برآنها نماز گذارده و بعد آنها را در خاك دفن نمودند و در كتب مقاتل آمده است كه جمعى از قبيله بنى رياح كه حرّ از آن قبيله بود نزد عمر بن سعد آمده و از او خواهش كردند كه چون حرّ با ايشان خويش است اذن دهد تا او را بخاك سپارند .

ابن سعد اذن داد و آنها بدن آن بزرگوار را دفن نمودند .

و امّا اسب تاختن برابدان مطهّر :

مرحوم صدر قزوينى مى‌نويسد : در روايتى آمده كه از حضرت امام صادق پرسيدند جهت آنكه عمر سعد شهداء آل محمّد عليهم السّلام را بخاك نسپرد چه بود؟

نام کتاب : از مدينه تا مدينه( مقتل) نویسنده : ذهنی تهرانی، سید محمد جواد    جلد : 1  صفحه : 777
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست