responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : از مدينه تا مدينه( مقتل) نویسنده : ذهنی تهرانی، سید محمد جواد    جلد : 1  صفحه : 773

بى‌تو آرام ندارم به گلستان جنان‌

كه جدا از تو فزايد غمم از جنّت و حور

آنچه با من به غياب تو نمودى غم تو

نتوانم كه حكايت كنم الّا به حضور

كور بادا به جهان ديده صاحب‌نظرى‌

كه ندارد نظرى با تو چه زيبا منظور

نيست از زنده عجب گر كه بميرد ز غمت‌

مردگان بازنشينند ز داغت به قبور

جودى اين لوء لوء منظوم كه كردى تضمين‌

به جهان گشت بيا از شر و شور نشور

نقل كلام مرحوم محدث قمى در منتهى الآمال‌

مرحوم محدّث قمى در منتهى الآمال مى‌فرمايد :

عمر بن سعد چون از كار شهادت امام حسين عليه السّلام پرداخت نخستين سر مبارك آن حضرت را به خولى بن زيد و حميد بن مسلم سپرد و در همان روز عاشوراء ايشان را بنزد عبيد اللّه بن زياد روانه كرد، خولى آن سر مطهّر را برداشت و به تعجيل تمام شب خود را به كوفه رسانيد چون شب بود و ملاقات ابن زياد ممكن نمى‌گشت لاجرم به خانه رفت .

طبرى و شيخ ابن نما روايت كرده‌اند از نوار زوجه خولى كه گفت آن ملعون سر آن حضرت را در خانه آورد و در زير اجّانه‌ [1] جاى داد و روى به رختخواب نهاد من از او پرسيدم چه خبر دارى؟

گفت : مداخل يك دهر پيدا كردم، سر حسين را آوردم .

گفتم : واى برتو مردمان طلا و نقره مى‌آورند تو سر حسين فرزند پيغمبر را


[1] بكسر همزه و تشديد جيم يعنى تغار و پياله‌

نام کتاب : از مدينه تا مدينه( مقتل) نویسنده : ذهنی تهرانی، سید محمد جواد    جلد : 1  صفحه : 773
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست