responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : از مدينه تا مدينه( مقتل) نویسنده : ذهنی تهرانی، سید محمد جواد    جلد : 1  صفحه : 766

پيامبر صلّى اللّه عليه و آله فرمود : يا فاطمه عليها السّلام تو گيسوى خود را خضاب كن من هم محاسن خويش را خضاب مى‌نمايم، پس پيغمبر و على و فاطمه و حسن مجتبى صلوات اللّه عليهم اجمعين از خون سيّد الشهداء عليه السّلام خضاب كردند، سپس چشم رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله به دست‌هاى امام حسين عليه السّلام افتاد، فرمود :

اى نور ديده من قطع يدك اليمنى و ثنى باليسرى چه كسى دستهاى تو را بريده؟

عرض كرد : ساربانى داشتم به طمع بند شلوار مرا از دست نااميد كرد و در همين ساعت كه شما تشريف آورديد اين عمل از آن دغل سر زد تا صداى شما را شنيد خود را در ميان كشتگان انداخت .

پس ديدم رسول خدا از جا برخاست به سروقت من آمد فرمود : اى بى‌مروّت پسر من با تو چه كرده بود كه دست او را كه جبرئيل و ملائكه مى‌بوسيدند تو از بدن جدا كردى، اين ظلم‌ها و زخم‌ها او را بس نبود كه تو هم اين عمل قبيح را نمودى، الهى خير نبينى، سوّد اللّه وجهك يا جمال خدا روى تو را در دنيا و آخرت سياه كند و از دو دست نااميدت كند و در روز قيامت در زمره قاتلين محسوب شوى .

چون رسول خدا اين نفرين در حق من نمود فى الفور دست‌هاى من شل و رويم سياه شد و باين روز افتادم .

مؤلف گويد :

برخى از ارباب مقاتل اين قضيّه را منكرند و اساسا حكايت ساربان را بى‌اساس مى‌دانند ولى به نظر فاتر حقير هيچ استبعادى نداشته و با هيچ منطق و برهانى تنافى ندارد مضافا به اينكه مأثور و مروى نيز مى‌باشد .

نام کتاب : از مدينه تا مدينه( مقتل) نویسنده : ذهنی تهرانی، سید محمد جواد    جلد : 1  صفحه : 766
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست