responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : از مدينه تا مدينه( مقتل) نویسنده : ذهنی تهرانی، سید محمد جواد    جلد : 1  صفحه : 595

ميدان رسيد ساحت آن معركه از شعاع رخسار وى منوّر شد لشگر عمر سعد در جمال وى متحيّر مانده از آن ناپاك پرسيدند اين كيست كه تو ما را به حرب وى آورده‌اى؟

شعر

اين كيست سواره كه بلاى دل و دينست‌

صد خانه برانداخته در خانه زينست‌

ماهيست درخشنده چو برپشت سمندست‌

سرويست خرامنده چو برروى زمينست‌

عمر سعد چون نگريست و شاهزاده را براسب عقاب سوار ديد گفت : اين پسر بزرگ حسين است كه در شكل و شمايل به حضرت رسالت صلّى اللّه عليه و آله مى‌ماند [1]

و در روايتى آمده است كه هرگاه شوق لقاى سيد عالم صلّى اللّه عليه و آله براهل مدينه غالب مى‌شد مى‌آمدند و در روى على اكبر نظر مى‌كردند و چون شوق استماع كلام سيّد انام عليه الصلوة و السلام برايشان غلبه مى‌كرد سخن شكر نثار شاهزاده را مى‌شنيدند .

اين جوان با قامتى چون سرو روان و طلعتى افروخته‌تر از گل ارغوان اسب را در عرصه ميدان به جولان درآورده و اين رجز را بخواند :

انا على بن الحسين بن على‌

نحن و بيت اللّه اولى بالنبى‌


[1] مرحوم تنكابنى در كتاب اكليل المصائب مى‌گويد :

ابن ادريس كه از مشاهير علماء شيعه است علىّ شهيد را على اكبر مى‌داند و على اوسط را امام زين العابدين دانسته است و در اين باب اصرارى دارد و به بسيارى از كلام اهل تواريخ و غير آن استشهاد كرده .

و شهيد اوّل نيز در مزار دروس همين را اختيار كرده ليكن مشهور از علماء برآن رفته‌اند كه على اكبر امام زين العابدين عليه السّلام است و على اوسط على مقتول و قول مشهور را اقوى و منصور مى‌دانيم چنانكه شيخ مفيد و اكثرى از ارباب مقاتل به قول مشهور مايلند

نام کتاب : از مدينه تا مدينه( مقتل) نویسنده : ذهنی تهرانی، سید محمد جواد    جلد : 1  صفحه : 595
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست