يا حسين صلّ، فانّ صلوتك لا تقبل يعنى نماز كن ولى نماز تو مقبول درگاه
اله نيست .
اصحاب امام عليه السّلام از شنيدن اين كلام قرار و آرامش خود را از دست
دادند مخصوصا جناب حبيب بن مظاهر اسدى كه در جنب امام عليه السّلام ايستاده بود و وقتى
اين كلام شوم را از آن شومبخت استماع فرمود فرياد زد : ويلك لا تقبل صلوة الحسين عليه السّلام و تقبل صلوتك يابن الحماره، واى
برتو نماز حضرت امام حسين عليه السّلام قبول نمىشود ولى نماز تو كرّه خر قبول مىشود !!!
شعر
نماز پسر دختر مصطفى
نگردد به پاكى قبول خدا
نماز تو اى كرّه مادّه خر
قبول خدا گشت اى سگپدر
حصين بن نمير از كلام حبيب در غضب شد زيرا كه نام مادر ناپاكش را در ميان
لشگر به اسم ( ماده خر ) برد آن نااصل همچون خوك خشمآلود رو بسوى حبيب
آورد گفت بگير از دست من و اين شعر را خواند :
دونك ضرب السّيف يا حبيب
و افاك ليث بطل نجيب
فى كفّه مهنّد قضيب
كانّه من لمعة حليب
نگر شير از بهر جنگ آمده
به كف هندى نيلرنگ آمده
برون آى تا رأى جنگ آوريم
شتابى بجاى درنگ آوريم
حبيب با امام عليه السّلام وداع كرد و عرض نمود :
اى مولاى من اميد دارم كه نمازم را در بهشت اداء كنم و در آنجا سلام شما
را به جدّ و پدر و برادر شما برسانم
مرحوم مجلسى در بحار شهادت حبيب را بعد از اداء نماز ظهر ذكر فرموده ولى
ابو مخنف و ابن شهرآشوب و ديگران نوشتهاند كه حبيب نماز ظهر را با