responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : از مدينه تا مدينه( مقتل) نویسنده : ذهنی تهرانی، سید محمد جواد    جلد : 1  صفحه : 536

تو كه عجز ندارى از اينكه شمر را به آتش غضب بسوزانى، ايخدا در راه تو همه مصيبات را برخود مى‌خرم، از مال گذشتم ولى عيال را بتو مى‌سپارم .

امام در ميان معركه جنگ مى‌كرد و از دل با خدا مناجات مى‌كرد، زنان و دختران در آفتاب سوزان شيون‌كنان بودند، نائره آتش از دور خيمه‌ها بلند بود، همينكه خروش و ناله اهل و عيال بلند شد جوانان هاشمى از عمر سير شدند، پسر از براى مادر، برادر از براى خواهر، مرد بجهت زن زار و دل افكار شدند، رنجى بسيار و زحمتى بى‌شمار كشيدند چندين هزار كشتند تا راهى به خيمه‌ها پيدا كردند پيشاپيش زهير بن قين بجلى راه مى‌گشود ياران از عقب سر بريمين و يسار حمله مى‌كردند و مى‌آمدند .

مرحوم شيخ مفيد در ارشاد مى‌فرمايد : و حمل عليهم زهير بن القين مع عشرة رجال من اصحاب الحسين عليه السّلام‌

مرحوم مجلسى در بحار فرموده :

در آن هنگامه و گيرودار ابو غدره ضبابى كه از طائفه شمر شرير بود به زهير بن قين برخورد و گفت : اى زهير خيمه‌ها را همه غارت كرده و آتش زديم .

زهير ديگر فرصتش نداد نيزه به دهانش زد كه از قفا سر به در آورد و به جهنم رهسپار شد، بعد رو به شمر آورد آن ناپاك ديد اصحاب و انصار خود را از ميان هنگانه كارزار خلاص كرده و اينك پشت سر هم مى‌رسند، لذا روى به فرار نهاد .

زهير با ياران كه تعدادشان ده نفر بود برآن كفره و فجره تاختند جمعى كثير را به خاك انداختند الباقى زخم‌دار راه فرار پيش گرفتند در راه و نيمه راه به ساير اصحاب برمى‌خوردند طعمه شمشير آبدار مى‌شدند .

مخدّرات حرم از آمدن زهير و فرار دادن دشمن قدرى آرام گرفتند ولى از براى جوانان و برادران تشويش داشتند كه مبادا خداى نكرده سر موئى از ايشان كم شده باشد در اين اثناء علم خورشيد پرچم عباسى پيدا شد نعره جوانان به‌

نام کتاب : از مدينه تا مدينه( مقتل) نویسنده : ذهنی تهرانی، سید محمد جواد    جلد : 1  صفحه : 536
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست