نام کتاب : الصحيفة السجادية نویسنده : فیض الاسلام جلد : 1 صفحه : 8
[3-
(سيّد نجم الدّين) گفت شنيدم صحيفه را پيش از اين ميخواندند بر شيخ صدوق (راستگو)
ابو منصور: محمّد ابن محمّد ابن احمد ابن عبد العزيز عكبرىّ معدّل- رحمه اللّه-
(عكبرى يا عكبراء نام دهى است در ده فرسخى بغداد و در نسبت به آن عكبرىّ يا
عكبراوىّ گفته ميشود، و معدّل وصف شده بعدالت و آراستگى است، و گفتهاند: معدّل
لقب شيخ أبو منصور بوده) از أبو الفضل: محمّد ابن عبد اللّه مطلّب شيبانى-] [4- او
گفت: حديث كرد ما را شريف، ابو عبد اللّه: جعفر ابن محمّد ابن جعفر ابن حسن ابن
جعفر ابن حسن ابن حسن ابن امير المؤمنين علىّ ابن ابى طالب- عليهم السّلام--] [5-
او گفت: حديث كرد ما را عبد الله ابن عمر ابن خطّاب زيّات (فروشنده روغن زيت) سال
دويست و شصت و پنج-] [6 او گفت: حديث كرد مرا دائيم: على ابن نعمان اعلم (اعلم در
اينجا بمعنى لب بالا شكافته شده است)-] [7- او گفت: حديث كرد مرا عمير ابن متوكّل
ثقفىّ بلخىّ (ثقفي منسوب به ثقيف كه نام قبيلهاى است در طائف، و بلخى منسوب به
بلخ كه شهر بزرگى از شهرهاى خراسان بوده) از پدرش: متوكل ابن هرون-]
نام کتاب : الصحيفة السجادية نویسنده : فیض الاسلام جلد : 1 صفحه : 8